صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ت" - لغت نامه دهخدا
تابشی
تابط شرا
تابع
تابع النجم
تابع شدن
تابع مهمل
تابعالنجم
تابعدار
تابعه
تابعون
تابعی
تابعیت
تابعین
تابعیه
تابعیون
تابقور
تابل
تابلقو
تابلمه
تابلو
تابن
تابناک
تابناکی
تابنده
تابندگی
تابنکو
تابه
تابه بریان
تابه ماهی
تابه ٔ زر
تابه ٔ نقل
تابو
تابوت
تابوت خشکه
تابوت سکینه
تابوت شهادت
تابوت عهد
تابوت کش
تابوت کشی
تابوتی
تابور
تابوره
تابورودزاک کور
تابوغ
تابوقا
تابوه
تابوک
تابچند
بیشتر