<hr> مترادف حالیا : اکنون، الحال، حالا، فعلاً، کنون <hr> متضاد حالیا : بعداً، قبلاً

مترادف حالیا : اکنون، الحال، حالا، فعلاً، کنون متضاد حالیا : بعداً، قبلاً

حالیا

حالیدشت

<hr> مترادف حالیه : کنونی، فعلی ، آتیه <hr> متضاد حالیه : ماضیه

مترادف حالیه : کنونی، فعلی ، آتیه متضاد حالیه : ماضیه

حالیه

حام

حاما

حاما اقطی

حاما سوقی

حاما لاون

حامااقطی

حاماسوقی

حاماسیس

حامالاون

حامامینس

حامت

<hr> مترادف حامد : ثناخوان، ثناگو، ستایشگر، ستاینده، مداح، مدیحه سرا ، سپاسگزار <hr> متضاد حامد : هجاگو، ناسپاس

مترادف حامد : ثناخوان، ثناگو، ستایشگر، ستاینده، مداح، مدیحه سرا ، سپاسگزار متضاد حامد : هجاگو، ناسپاس

حامد

حامد اسود

حامد الاغر

حامد اله

حامد بزاز

حامد جبروتی

حامد حسین

حامد صائدی

حامد علی میرزا

حامد عمادی

حامد قزوینی

حامد قونوی

حامد لواف

حامد هروی

حامد وفا

حامد کرمانی

حامدافندی

حامدالاغر

حامدبیک طیفور

حامدی

حامدی قمی

حامر

حامره

حامز

حامزه

<hr> مترادف حامض : ترش، ترش مزه ، شور، تلخ، گس <hr> متضاد حامض : شیرین

مترادف حامض : ترش، ترش مزه ، شور، تلخ، گس متضاد حامض : شیرین

حامض

حامض اللبن

حامض مروزی

حامضه

حامضی

<hr> مترادف حامل : آورنده ، برنده، حمل کننده ، باردار، آبستن ، بردار، دربردارنده، حاوی، پنج خط افقی موازی در نت نویسی <hr> متضاد حامل : فرستنده، گیرنده، نازا، سترون، عقیم <hr> برابر پارسی : بُردار، بارآور، بردار

مترادف حامل : آورنده ، برنده، حمل کننده ، باردار، آبستن ، بردار، دربردارنده، حاوی، پنج خط افقی موازی در نت نویسی متضاد حامل : فرستنده، گیرنده، نازا، سترون، عقیم برابر پارسی : بُردار، بارآور، بردار

واژه های حرف "ح" - لغت نامه دهخدا