صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ح" - لغت نامه دهخدا
حرف بستانی
حرف به حرف
حرف بی ربط
حرف تاسیس
حرف تأسیس
حرف تحضیض
حرف تخصیص
حرف ترتیب
حرف تشبیه
حرف تصغیر
حرف تعجب
حرف تعدیت
حرف تعریف
حرف تعظیم
حرف تعلیل
حرف تفسیر
حرف تفضیل
حرف تلون
حرف تمنی
حرف تنبیه
حرف تنفیس
حرف توزیع
حرف توقع
حرف توقیت
حرف تکریر عدد
حرف جار
حرف جر
حرف جزم
حرف جلی
حرف جمع
حرف جهری
حرف جوفی
حرف حایل
حرف حرفت
حرف حفظ
حرف حق
حرف خاتم
حرف خروج
حرف خشک
حرف خلق
حرف دانی
حرف دخیل
حرف در قفا زدن
حرف در کار کسی
حرف در کار کسی کردن
حرف دعا
حرف ذلاق
حرف رابطه
بیشتر