صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "م" - لغت نامه دهخدا
متهکک
متهککه
متهیئه
متهیب
متهیث
متهیج
متهیر
متهیض
متهیع
متهیعر
متهیف
متهیل
متهیم
متهیی
متو
متوائص
متوائم
متواتر
متواترا
متواترات
متواتراً
متواتره
متواثب
متواد
متوادع
متوارث
متوارثه
متوارد
متواردا
متوارداً
متوارده
متوارک
متواری
متواری وار
متواری گونه
متواریه
متواریک
متوازف
متوازن
متوازی
متوازی الاضلاع
متوازی السطوح
متوازیه
متواصف
متواصل
متواصی
متواضح
متواضع
بیشتر