دانشنامه آزاد فارسی

افضلی محمد

افطحیه

<hr> مترادف افعی : اژدر، اژدها، ثعبان، مار <hr> برابر پارسی : اژدها، اژدر

مترادف افعی : اژدر، اژدها، ثعبان، مار برابر پارسی : اژدها، اژدر

افعی

افعی شاخ دار

<hr> مترادف افغان : زاری، فغان، ناله، ندبه، افغانی، پشتو

مترادف افغان : زاری، فغان، ناله، ندبه، افغانی، پشتو

افغان

افغان عرب ها

افغان قاموس

افغانستان

افغانی زبان

افغانی علی محمد

<hr> مترادف افق : کرانه، کران، چشم انداز، دورنما <hr> برابر پارسی : کران، دوردست، فراس، کرانه

مترادف افق : کرانه، کران، چشم انداز، دورنما برابر پارسی : کران، دوردست، فراس، کرانه

افق

افق بینا

<hr> برابر پارسی : ترازی، ستانی

برابر پارسی : ترازی، ستانی

افقی

<hr> مترادف افلاس : اعسار، بی چیزی، بی نوایی، تنگدستی، تهیدستی، عسرت، فاقه، فقر، مسکنت، مفلسی، نداری، نیازمندی، ورشکستگی <hr> متضاد افلاس : یسر

مترادف افلاس : اعسار، بی چیزی، بی نوایی، تنگدستی، تهیدستی، عسرت، فاقه، فقر، مسکنت، مفلسی، نداری، نیازمندی، ورشکستگی متضاد افلاس : یسر

افلاس

افلاطون

افلاطون شروانی عبدالطیف

افلاطون گرایی میانه

افلاطونیان کیمبریج

<hr> برابر پارسی : گردون ها، چرخ ها، سپهر

برابر پارسی : گردون ها، چرخ ها، سپهر

افلاک

افلاک نما

افلاک یاب

افلاکی احمد

افلاکی مجید

افلاین

افلسبرگ

افلوطین

افلی

افلیا

<hr> مترادف افندی : آقا، ارباب، بزرگ، بزرگوار، سرور

مترادف افندی : آقا، ارباب، بزرگ، بزرگوار، سرور

افندی

افندی میرزا عبدالله

افود

افور

افورکی ایسایاس

افوس

افول غرب

افولس ماکس

افونسو اول

افونسو دوم

افونسو سوم

افونسو شش

افونسو پنجم

افونسو چهارم

افک

افکار عمومی

افکاری جهانگیر

افین

<hr> مترادف افیون : تریاک، روانگردان، مخدر <hr> برابر پارسی : خشخاش، اَپیون

مترادف افیون : تریاک، روانگردان، مخدر برابر پارسی : خشخاش، اَپیون

واژه های حرف "ا" - دانشنامه آزاد فارسی