دانشنامه آزاد فارسی

سلولز

سلولز اتانوات

سلولز نیترات

سلولوئید

سلولیت

سلوم

سلونوئید

سلوکوس اول

سلوکوس دوم

سلوکوس سوم

سلوکوس نیکاتور

سلوکوس چهارم

سلوکیان

سلوکیه

سلوی فرایند

سلوین جورج

سلپ

سلک السلوک

سلک تام

سلکرک الگزاندر

<hr> مترادف سلیم : آرام، رام، مطیع ، حلیم، روشن ضمیر، صلح جو، بی عیب، تندرست، سالم ، خوش باور، موافق، ملایم، سلیم النفس، مارگزیده، محتضر، مشرف به موت، بی آزار <hr> متضاد سلیم : نافرمان، سقیم، معیوب <hr> برابر پارسی : درست، سرسپرده، ساده دل

مترادف سلیم : آرام، رام، مطیع ، حلیم، روشن ضمیر، صلح جو، بی عیب، تندرست، سالم ، خوش باور، موافق، ملایم، سلیم النفس، مارگزیده، محتضر، مشرف به موت، بی آزار متضاد سلیم : نافرمان، سقیم، معیوب برابر پارسی : درست، سرسپرده، ساده دل

سلیم

سلیم بن قیس هلالی

سلیم بهوپالی محمدعلی حسن

سلیم تهرانی محمدقلی بیگ

سلیم جواهری

سلیم خان قرخلوی افشار

سلیم خان قوتولوی افشار

سلیم عثمانی اول

سلیم عثمانی دوم

سلیم عثمانی سوم

سلیم عوا محمد

سلیم غلامرضا

سلیم کوهی

<hr> برابر پارسی : کورش

سلیمان

سلیمان اسکندری

سلیمان امثال

سلیمان بن داود

سلیمان بن صرد خزاعی

سلیمان بن عبدالملک

سلیمان بن یسار

سلیمان جزایر

سلیمان خان قاجار

سلیمان خان مغول

سلیمان دریای

سلیمان شاه ایوایی

سلیمان شاه سلجوقی اول

سلیمان شاه سلجوقی دوم

سلیمان صفوی اول

واژه های حرف "س" - دانشنامه آزاد فارسی