دانشنامه آزاد فارسی

مدرسه فیضیه واقعه

مدرسه مروی

مدرسه مصلی

مدرسه ملا عبدالله

مدرسه ملی هنرهای زیبا

مدرسه مموریال

مدرسه منصوریه

مدرسه مومنیه

مدرسه نصریه

مدرسه وکیل

مدرسه پریزاد

مدرسه چهارباغ

مدرسه کاسه گران

مدرسه گنجعلی خان

مدرسی ابراهیم

مدرسی تقی

مدرسی سید محمدتقی

مدرسی طباطبایی سیدحسین

مدرسی چهاردهی مرتضی

مدرسی یحیی

<hr> مترادف مدرنیته : نوگرایی، تجدد ، سنت گریزی <hr> متضاد مدرنیته : کهنه گرایی، سنت گرایی

مترادف مدرنیته : نوگرایی، تجدد ، سنت گریزی متضاد مدرنیته : کهنه گرایی، سنت گرایی

مدرنیته

مدرنیزاسیون

مدرنیسم

مدزوجورنو

<hr> مترادف مدعی : ادعاکننده، دعوی کننده، شکایت کننده، خواهان، حریف، رقیب، مخالف ، ناموسگر، حقه باز، شارلاتان، درخواست کننده <hr> متضاد مدعی : مدعی علیه، خوانده <hr> برابر پارسی : خواهان، خواستار، دادخواه، داومند، داونده

مترادف مدعی : ادعاکننده، دعوی کننده، شکایت کننده، خواهان، حریف، رقیب، مخالف ، ناموسگر، حقه باز، شارلاتان، درخواست کننده متضاد مدعی : مدعی علیه، خوانده برابر پارسی : خواهان، خواستار، دادخواه، داومند، داونده

مدعی

<hr> مترادف مدفوع : براز، پلیدی، سرگین، فضله، گه، نجاست <hr> برابر پارسی : چمین، پیخال، گُه، سرگین

مترادف مدفوع : براز، پلیدی، سرگین، فضله، گه، نجاست برابر پارسی : چمین، پیخال، گُه، سرگین

مدفوع

مدفوع حیوانات

مدقالچی نصرالله

مدل ا اس ای

مدل ابشاری

مدل استاندارد

مدل اقلیمی

مدل بور

مدل تعادلی منقطع

<hr> مترادف مدلول : فحوا، مضمون، مفاد، مفهوم، مصداق <hr> متضاد مدلول : دال، صورت

مترادف مدلول : فحوا، مضمون، مفاد، مفهوم، مصداق متضاد مدلول : دال، صورت

مدلول

<hr> مترادف مدنی : اجتماعی، شهرنشین، شهری، اهل مدینه <hr> متضاد مدنی : مکی <hr> برابر پارسی : شهری، شهرنشینی

مترادف مدنی : اجتماعی، شهرنشین، شهری، اهل مدینه متضاد مدنی : مکی برابر پارسی : شهری، شهرنشینی

مدنی

مدنی احمد

مدنی حسین

مدنی سید اسدالله

مدنی عباس

مدنی علی

مده

مدهبا

مدهیا بهارت

مدهیا پرادش

مدوال هنری

مدودف دمیتری

<hr> مترادف مدور : حلقه، دایره، دایره ای شکل، گرد، مستدیر <hr> متضاد مدور : چهارگوشه، مربع <hr> برابر پارسی : گرد، چرخی | ( مدوّر ) گِرده

مترادف مدور : حلقه، دایره، دایره ای شکل، گرد، مستدیر متضاد مدور : چهارگوشه، مربع برابر پارسی : گرد، چرخی | ( مدوّر ) گِرده

مدور

واژه های حرف "م" - دانشنامه آزاد فارسی