دانشنامه آزاد فارسی

مک کالوم المر ورنر

مک کالک جان رمزی

مک کالک وارن

مک کالین دان

مک کریدی پل بیتی

مک کورت فرانک

مک کورمیک سایرس هال

مک کون جان الکس

مک کویین استیو

مک کیب پاتریک

مک کیم چارلز فالین

مک گاهرن جان

مک گرگور اوان

مک گیل جیمز

مکابیان

مکاتیب فارسی غزالی

مکارم الاثار

مکارم الاخلاق

مکارم شیرازی ناصر

مکارود

<hr> مترادف مکاسب : کسب ها، شغل ها، پیشه ها، حرفه ها، مکسب ها

مترادف مکاسب : کسب ها، شغل ها، پیشه ها، حرفه ها، مکسب ها

مکاسب

<hr> مترادف مکاشفه : دل آگاهی، اشراق، الهام، درک، کشف، تفکر

مترادف مکاشفه : دل آگاهی، اشراق، الهام، درک، کشف، تفکر

مکاشفه

مکاشفه یوحنا

<hr> مترادف مکافات : بادافره، عقوبت، جزا، کیفر، پاداش، تلافی، پاداش دهی، مزد، گرفتاری، دردسر، وضع دشوار، سختی، زحمت <hr> برابر پارسی : کیفر، سزا، پادافره

مترادف مکافات : بادافره، عقوبت، جزا، کیفر، پاداش، تلافی، پاداش دهی، مزد، گرفتاری، دردسر، وضع دشوار، سختی، زحمت برابر پارسی : کیفر، سزا، پادافره

مکافات

مکال دوگالد سادرلند

مکالرز کارسون

مکالمات افلاطون

مکالمات کنفوسیوس

مکالیس مری پاتریشیا

<hr> مترادف مکان : جا، جایگاه، حله، ربع، فضا، محل، مسکن، مقام، مقر، موضع، رتبه، پایه، جاه، منزلت <hr> متضاد مکان : زمان <hr> برابر پارسی : جا، جایگاه، زیستگاه

مترادف مکان : جا، جایگاه، حله، ربع، فضا، محل، مسکن، مقام، مقر، موضع، رتبه، پایه، جاه، منزلت متضاد مکان : زمان برابر پارسی : جا، جایگاه، زیستگاه

مکان

مکان فروش

مکان هندسی

<hr> مترادف مکانیسم : سازوکار، نظام، شیوه کار، ساختار <hr> برابر پارسی : ساز و کار

مترادف مکانیسم : سازوکار، نظام، شیوه کار، ساختار برابر پارسی : ساز و کار

مکانیسم

<hr> مترادف مکانیک : میکانیک، مکانیستن، تعمیرکار اتومبیل و ماشین، علم بررسی نیرو و انرژی و حرکت <hr> برابر پارسی : بسته کار

مترادف مکانیک : میکانیک، مکانیستن، تعمیرکار اتومبیل و ماشین، علم بررسی نیرو و انرژی و حرکت برابر پارسی : بسته کار

مکانیک

مکانیک اسمانی

مکانیک اماری

مکانیک خاک

مکانیک شاره ها

مکانیک موجی

مکانیک کلاسیک

مکاون الک

مکاپا بنجامین

مکبث

مکبث تراژدی

<hr> مترادف مکتب : آموزشگاه، دبستان، دبیرستان، کالج، مدرسه، کتاب، مکتب خانه، مشرب، نحله <hr> برابر پارسی : دبستان، دبیرستان، آموزشگاه، اندیشگاه

مترادف مکتب : آموزشگاه، دبستان، دبیرستان، کالج، مدرسه، کتاب، مکتب خانه، مشرب، نحله برابر پارسی : دبستان، دبیرستان، آموزشگاه، اندیشگاه

واژه های حرف "م" - دانشنامه آزاد فارسی