دانشنامه آزاد فارسی

نقش اشیا

نقش بدیع

نقش برجسته

نقش بهرام نقش برجسته

نقش جهان ورزشگاه

نقش رستم دارابگرد

نقش رستم محوطه باستانی

نقش نما

نقش نمای اضافه

نقش پذیری

نقشبندیه

<hr> مترادف نقشه : اطلس، الگو، پروژه، طرح، نمودار، خیال، رای، عزم، قصد، مقصود، منوی، نظر، نیت، دسیسه، زمینه <hr> برابر پارسی : ره نامه، نگاره

مترادف نقشه : اطلس، الگو، پروژه، طرح، نمودار، خیال، رای، عزم، قصد، مقصود، منوی، نظر، نیت، دسیسه، زمینه برابر پارسی : ره نامه، نگاره

نقشه

نقشه برداری

نقشه نگاری

نقشه پویتینگر

<hr> مترادف نقشه کشی : رسامی، رسم، طراحی، برنامه ریزی، توطئه چینی، دسیسه <hr> برابر پارسی : پایه ریزی، برنامه ریزی

مترادف نقشه کشی : رسامی، رسم، طراحی، برنامه ریزی، توطئه چینی، دسیسه برابر پارسی : پایه ریزی، برنامه ریزی

نقشه کشی

نقشه کشی مهندسی

نقشینه رضا

نقشینه غلامحسین

نقص ایمنی

نقص ایمنی شدید مرکب

نقص بینایی

نقص دیواره ای

نقص لوله عصبی

نقصان اکسیژنی

<hr> مترادف نقطه : نشانه، جا، محل، مکان، ناحیه، کانون، مرکز، نکته <hr> برابر پارسی : خَجَک، تیل، میانه، خجک، دیل

مترادف نقطه : نشانه، جا، محل، مکان، ناحیه، کانون، مرکز، نکته برابر پارسی : خَجَک، تیل، میانه، خجک، دیل

نقطه

نقطه اتش گیری

نقطه اشتعال

نقطه انجماد

نقطه بازگشت

نقطه بازی

نقطه ثابت

نقطه جبران

نقطه جوش

نقطه جوش افزایش

نقطه داغ

نقطه دور

نقطه ذوب

نقطه سه گانه

نقطه شبنم

نقطه نزدیک

نقطه نورانی

نقطه پدال

نقطه چینی

نقطه کانونی

نقطه کور

نقطه کوری

نقطه گذاری

واژه های حرف "ن" - دانشنامه آزاد فارسی