دانشنامه اسلامی

نجارزادگان فتح الله

نجاریه

نجازی

نجاسات

نجاست سگ

نجاست و پاکی اهل کتاب

نجاست کافر

نجاست کفار

نجاشی

نجاشی احمد بن علی

نجاشی راوی شناس بزرگ

نجانا

نجاه العباد

نجاهم

نجاکم

نجب

<hr> مترادف نجبا : اشراف، اعیان، نجیب زادگان

مترادف نجبا : اشراف، اعیان، نجیب زادگان

نجبا

<hr> مترادف نجد : پشتواره، تپه، تل، توده، دشت، فلات

مترادف نجد : پشتواره، تپه، تل، توده، دشت، فلات

نجد

نجدی سلیمان بن عبدالوهاب

نجدی محمد بن عبدالله

نجدیه

نجران

نجزی

نجزیه

<hr> مترادف نجس : آلوده، آلوده، بی نمازی، پلشت، پلید، چرک، چرکین، رجس، شوخ، غیرطاهر، مردار، ناپاک <hr> متضاد نجس : طاهر <hr> برابر پارسی : پلید، پلشت

مترادف نجس : آلوده، آلوده، بی نمازی، پلشت، پلید، چرک، چرکین، رجس، شوخ، غیرطاهر، مردار، ناپاک متضاد نجس : طاهر برابر پارسی : پلید، پلشت

نجس

نجش

نجعل

نجعلها

نجعلهم

نجعلهما

نجعه المرتاد

نجف

نجف ابادی

نجف ابادی اصفهانی عبدالرحیم

نجف قلی خان صمصام السلطنه

نجف محمدمهدی

نجف کانون تشیع

نجفی

نجفی ابرندابادی علی حسین

نجفی اصفهانی محمدباقر

نجفی بشیر حسین

نجفی دولت ابادی حسین

نجفی ضیاءالدین

نجفی قوچانی محمدحسن

نجفی محمدباقر

نجفی محمدجواد

نجفی محمدطه

نجفی کلباسی محمدحسین

واژه های حرف "ن" - دانشنامه اسلامی