فرهنگستان زبان و ادب

تایر شنی

تایر شیارخور

تایر صاف

تایر صنعتی

تایر صنعتی توپر

تایر فرسوده

تایر لایه اریب

تایر لایه اریب تسمه ای

تایر مسابقه

تایر نو

تایر پاپهن

تایر پربار

تایر پنچررو

تایر چهارفصل

تایر کار

تایر کارا

تایر کشاورزی

تایر گل برفی

<hr> مترادف تایید : اثبات، اذعان، تسجیل، تصدیق، تصویب، صحه گذاری، صوابدید، قبول، گواهی، مرافقت، هم صدایی ، استواری، پشتیبانی، ترهیب، تقویت، کمک کردن، یاوری، یاریگری، یاری کردن، توفیق، عنایت <hr> متضاد تایید : تکذیب <hr> برابر پارسی : ( تأیید ) پذیرش، پشتیبانی، استوارکردن | پذیرش

مترادف تایید : اثبات، اذعان، تسجیل، تصدیق، تصویب، صحه گذاری، صوابدید، قبول، گواهی، مرافقت، هم صدایی ، استواری، پشتیبانی، ترهیب، تقویت، کمک کردن، یاوری، یاریگری، یاری کردن، توفیق، عنایت متضاد تایید : تکذیب برابر پارسی : ( تأیید ) پذیرش، پشتیبانی، استوارکردن | پذیرش

تایید

تایید اعتبار

تایید اعتبارشده

<hr> برابر پارسی : هایستن

تایید کردن

تاییدنامۀ نوع

تب بازگشتی

تب بر

تب بری

تب خال تناسلی

تب راجعه

تب فروکاستی

تب نفاسی

تبادل اطلاعات سلب انکار

تبادل امتیاز فناوری

تبادل ایزوتوپ

تبادل کلید

تبادل گرما

تبادل یون

تبادلگر گرما

تبادلگر یون

<hr> مترادف تبار : آل، خاندان، خانواده، دودمان، نسب، نسل، اصل، گوهر، نژاد، نابودی، هلاک، هلاکت

مترادف تبار : آل، خاندان، خانواده، دودمان، نسب، نسل، اصل، گوهر، نژاد، نابودی، هلاک، هلاکت

تبار

تبار بافت

تبار دوسویه

تبار مادرسویی

تبار موازی

تبار پدرسویی

تبار یک سویه

<hr> مترادف تبانی : توطئه، دسیسه، توطئه گری، دسیسه چینی، ساخت وپاخت، توافق پنهانی، هم دستی <hr> برابر پارسی : نهان پیمانی، ساخت و پاخت، سازش

مترادف تبانی : توطئه، دسیسه، توطئه گری، دسیسه چینی، ساخت وپاخت، توافق پنهانی، هم دستی برابر پارسی : نهان پیمانی، ساخت و پاخت، سازش

تبانی

تبانی در مسابقه

<hr> مترادف تباه : پایمال، تبه، تلف، خراب، زایل، ضایع، فاسد، هبا، منهدم، نفله، هدر، مضمحل، منکوب، آشفته، پریشان، نابسامان، باطل، نادرست، خطا، ناراست

مترادف تباه : پایمال، تبه، تلف، خراب، زایل، ضایع، فاسد، هبا، منهدم، نفله، هدر، مضمحل، منکوب، آشفته، پریشان، نابسامان، باطل، نادرست، خطا، ناراست

تباه

واژه های حرف "ت" - فرهنگستان زبان و ادب