فرهنگستان زبان و ادب

تسمه ای

تسمۀ زمان بندی

تسمۀ سیمی

تسمۀ محافظ

تسمۀ پشت بند

تسهیلات اعتباری عرضه کننده

تسهیلات تزریق ایمن

تسهیلات توان خواهان

تسهیلات تکمیلی

تسهیلات خودپذیرا

تسهیلات عرضه کننده

تسهیلات فرجه دار

تسهیلات مصرف مواد

<hr> مترادف تسهیم : بخش، تقسیم، توزیع، سهم بری، سهم بندی، سهم دهی

مترادف تسهیم : بخش، تقسیم، توزیع، سهم بری، سهم بندی، سهم دهی

تسهیم

تسهیم راز پیش نگر

تسهیم نامتناسب

تشابه دینامیکی

تشباد

تشتک

تشتک ملغمه

تشتک موج

<hr> مترادف تشخیص : امتیاز، بازشناخت، بازشناسی، تعیین، تفکیک، تمییز، درک، فهم، بازشناختن، تمیز دادن <hr> برابر پارسی : باز شناختن، بازشناخت، بازشناسی، پی بردن، شناسایی

مترادف تشخیص : امتیاز، بازشناخت، بازشناسی، تعیین، تفکیک، تمییز، درک، فهم، بازشناختن، تمیز دادن برابر پارسی : باز شناختن، بازشناخت، بازشناسی، پی بردن، شناسایی

تشخیص

تشخیص ازمایشگاهی

تشخیص افتراقی

تشخیص بالینی

تشخیص تغذیه ای

تشخیص جسمانی

تشخیص زیست شناختی

تشخیص شاهد عینی

تشخیص عیب

تشخیص مولکولی

تشخیص پیشاتولدی

تشخیص ژن شناختی پیش لانه گزینی

تشخیص یاخته شناختی

<hr> مترادف تشدید : تشیید، تقویت، سخت گیری ، رزنانس، مشددسازی <hr> متضاد تشدید : تسهیل، تخفیف <hr> برابر پارسی : سخت کردن، استوار کردن

مترادف تشدید : تشیید، تقویت، سخت گیری ، رزنانس، مشددسازی متضاد تشدید : تسهیل، تخفیف برابر پارسی : سخت کردن، استوار کردن

تشدید

تشدید اسپینی

تشدید اکوستیکی

تشدید باریونی

تشدید زمینی

تشدید فری مغناطیسی

تشدید مغناطیسی

تشدید مغناطیسی هسته

تشدید موازی

تشدید پادفرومغناطیسی

تشدید کاواکی

تشدیدگر باریکه

<hr> مترادف تشریح : تاویل، تعریف، تفسیر، توجیه، توصیف، توضیح، شرح، وصف، کالبدشکافی، کالبدشناسی <hr> برابر پارسی : کالبد شکافی، بازشکافی، کالبد شناسی، کالبدشناسی

مترادف تشریح : تاویل، تعریف، تفسیر، توجیه، توصیف، توضیح، شرح، وصف، کالبدشکافی، کالبدشناسی برابر پارسی : کالبد شکافی، بازشکافی، کالبد شناسی، کالبدشناسی

تشریح

<hr> مترادف تشریفات : آداب، اتیکت، تجمل، تکلف، فرمالیته، مراسم <hr> برابر پارسی : آیین ها

مترادف تشریفات : آداب، اتیکت، تجمل، تکلف، فرمالیته، مراسم برابر پارسی : آیین ها

تشریفات

واژه های حرف "ت" - فرهنگستان زبان و ادب