فرهنگستان زبان و ادب

سازوکار تبادلی

سازوکار تجمعی

سازوکار تفکیکی

سازوکار جریان هوا

سازوکار جریان هوای ششی

سازوکار جریان هوای نرم کامی

سازوکار جریان هوای چاکنایی

سازوکار دفاعی

سازوکار فضای بیرونی

سازوکار فضای درونی

سازوکار مدارا

سازوکار واپایش دسترسی

سازوکار واکنش

سازوکار کانونی

سازوکار کانونی زمین لرزه

سازوکارهای دفاعی ان من

<hr> مترادف سازگار : آمیزگار، خوش معاشرت، ملایم طبع، بساز، جور، سازوار، قانع، خرسند، کوک، متجانس ، مساعد، مناسب، موافق، هم آهنگ، هم آواز ، گوارا، مهنا <hr> متضاد سازگار : ناسازگار، نامتجانس، ناهم آهنگ

مترادف سازگار : آمیزگار، خوش معاشرت، ملایم طبع، بساز، جور، سازوار، قانع، خرسند، کوک، متجانس ، مساعد، مناسب، موافق، هم آهنگ، هم آواز ، گوارا، مهنا متضاد سازگار : ناسازگار، نامتجانس، ناهم آهنگ

سازگار

سازگار با محیط زیست

<hr> مترادف سازگاری : تحمل، سازش، موالفت، مماشات، موافقت، توافق، تناسب، سازواری، هم آوازی، هم آهنگی، هم خوانی، هم نوایی ، خرسندی، قناعت <hr> متضاد سازگاری : ناسازگاری

مترادف سازگاری : تحمل، سازش، موالفت، مماشات، موافقت، توافق، تناسب، سازواری، هم آوازی، هم آهنگی، هم خوانی، هم نوایی ، خرسندی، قناعت متضاد سازگاری : ناسازگاری

سازگاری

سازگاری با تاریکی

سازگاری با روشنایی

سازگاری رنگی

سازگاری سنج

سازگاری پایگاهی

سازگاری کالاها

سازگاری گیاه زراعی

سازگان

سازگان بستر

سازگان سمفونیک

سازگان شناسی

سازگان فیلارمونیک

سازگانی

سازۀ اصلی

سازۀ تثبیت

سازۀ ترکه بست

سازۀ فرعی

سازۀ فضایی

سازۀ قابی

سازۀ موقت

ساطوری کردن

ساعات افتابی

<hr> مترادف ساعت : گاهنما، وقت نما، زمان سنج، روزگار، زمان، وقت، هنگام، واحد زمان، شصت دقیقه، رستاخیز، قیامت <hr> برابر پارسی : سایه، زمان کوتاه، گاه نما، تسو، تسوک، گاه سنج

مترادف ساعت : گاهنما، وقت نما، زمان سنج، روزگار، زمان، وقت، هنگام، واحد زمان، شصت دقیقه، رستاخیز، قیامت برابر پارسی : سایه، زمان کوتاه، گاه نما، تسو، تسوک، گاه سنج

ساعت

<hr> برابر پارسی : ( ساعت آفتابی ) آفتابنما

واژه های حرف "س" - فرهنگستان زبان و ادب