فرهنگستان زبان و ادب

مدیریت سامانه های حمل ونقل

مدیریت سفر

مدیریت سلامت

مدیریت شکار

مدیریت فاصلۀ گذر

مدیریت فشار روانی

مدیریت فناورانه

مدیریت منابع باستان شناختی

مدیریت منابع فرهنگی

مدیریت منافع

مدیریت منظر

مدیریت موجودی با فروشنده

مدیریت میراث باستان شناختی

مدیریت نواوری

مدیریت ویژگی ها

مدیریت پایدار

مدیریت پروژه

مدیریت پویای سرعت تردد

مدیریت پیکربندی

مدیریت چرا

مدیریت کلید

مدیریت کیفیت پروژه

مدیریت گسترۀ پروژه

مدیریت یکپارچۀ پسماند جامد

مذاب سنج

<hr> مترادف مذکر : مرد، نرینه <hr> متضاد مذکر : مونث <hr> برابر پارسی : نر، مرد، نرینه

مترادف مذکر : مرد، نرینه متضاد مذکر : مونث برابر پارسی : نر، مرد، نرینه

مذکر

مذی

<hr> مترادف مرئی : قابل مشاهده، قابل رویت، رویت پذیر، دیدنی، پدیدار، هویدا، ظاهر، پدید، آشکار، پیدا، محسوس، مشهود، معلوم، هویدا <hr> متضاد مرئی : مخفی، غیرمرئی، نامرئی <hr> برابر پارسی : آشکار، پیدا، دیدنی، نمایان

مترادف مرئی : قابل مشاهده، قابل رویت، رویت پذیر، دیدنی، پدیدار، هویدا، ظاهر، پدید، آشکار، پیدا، محسوس، مشهود، معلوم، هویدا متضاد مرئی : مخفی، غیرمرئی، نامرئی برابر پارسی : آشکار، پیدا، دیدنی، نمایان

مرئی

<hr> مترادف مراجع : مرجع ها، منبع ها، ماخذ، ماخذها، آیت اله ها، حضرات عظام <hr> برابر پارسی : بازیابه ها، بنمایگان، بن مایه ها

مترادف مراجع : مرجع ها، منبع ها، ماخذ، ماخذها، آیت اله ها، حضرات عظام برابر پارسی : بازیابه ها، بنمایگان، بن مایه ها

مراجع

مراجع گیری

مراحل تغییر

مراحل خواب

مراحل زندگی خانواده

مراسم تشییع

مراقب پرواز

<hr> مترادف مراقبت : پاس، ترصد، ترقب، توجه، تیمارداشت، حفاظت، دقت، دیده بانی، رعایت، محارست، مراعات، مواظبت، ناظری، نظارت، نگاهبانی، نگهداری، نیوشه، نگهبانی کردن، مواظبت کردن <hr> برابر پارسی : دیده بانی، نگهبانی، فرابینی، تیمار، نگهداری

مترادف مراقبت : پاس، ترصد، ترقب، توجه، تیمارداشت، حفاظت، دقت، دیده بانی، رعایت، محارست، مراعات، مواظبت، ناظری، نظارت، نگاهبانی، نگهداری، نیوشه، نگهبانی کردن، مواظبت کردن برابر پارسی : دیده بانی، نگهبانی، فرابینی، تیمار، نگهداری

واژه های حرف "م" - فرهنگستان زبان و ادب