فرهنگستان زبان و ادب

<hr> مترادف مرطوب : تر، خیس، نم، نمدار، نمسار، نمگین، نمناک، نمور، نموک، شرجی <hr> متضاد مرطوب : بی نم، خشک، یابس <hr> برابر پارسی : نمناک، نمور، نمدار، تر

مترادف مرطوب : تر، خیس، نم، نمدار، نمسار، نمگین، نمناک، نمور، نموک، شرجی متضاد مرطوب : بی نم، خشک، یابس برابر پارسی : نمناک، نمور، نمدار، تر

مرطوب

<hr> مترادف مرغ : پرنده، طایر، طیر، ماکیان | چراگاه، مرغزار، مرتع، سبزه زار، علفزار، گیاه زار، چمن، علف، آب دهن

مترادف مرغ : پرنده، طایر، طیر، ماکیان | چراگاه، مرغزار، مرتع، سبزه زار، علفزار، گیاه زار، چمن، علف، آب دهن

مرغ

مرغ اب شکاف پاصورتی

مرغ بالغ

مرغ بهشتی

مرغ توفان دوده ای تیره

مرغ توفان دوده ای روشن

مرغ توفان دیومدی الباتروس

مرغ توفان دیومدی بولر

مرغ توفان دیومدی بینی زرد

مرغ توفان دیومدی ترسو

مرغ توفان دیومدی خیس پر

مرغ توفان دیومدی ساکن

مرغ توفان دیومدی سرگردان

مرغ توفان دیومدی سلطنتی

مرغ توفان دیومدی پاسیاه

مرغ سقاسانان

مرغ سقانمایان

مرغ سقای سفید

مرغ سقای کاکلی

مرغ سقاییان

مرغ ماهی گیاهخوار

مرغ مقدس حبشی حقیقی

مرغ مقدسیان

مرغ چرخ کرده

مرغ گوشتی

مرغ گیاهخوار

<hr> مترادف مرغزار : چراگاه، راغ، راود، سبزه زار، علفزار، مرتع، مرغ، چمن زار

مترادف مرغزار : چراگاه، راغ، راود، سبزه زار، علفزار، مرتع، مرغ، چمن زار

مرغزار

مرغزار بلند

مرغزار تپه ای

مرغزار خشک

مرغزار ماسه ای

مرغزار مرطوب

مرغزار معتدل

مرغزار کوتاه

مرمری شدن

مرموک

مرو

مروارید مینایی

مرور اثار

مرورگر گویا

مرورگرربا

مروسک

مرکب برون مرکز

مرکب دوتایی

مرکب دوسویه

مرکب متوازن

<hr> مترادف مرکز : بین، میان، میانه، وسط، پایگاه، جایگاه، قرارگاه، محفل، محور، کانون، قلب <hr> برابر پارسی : کانون، پایتخت، فرنشین، کُیان، میان، میان گاه، میانه، نافه، هسته

مترادف مرکز : بین، میان، میانه، وسط، پایگاه، جایگاه، قرارگاه، محفل، محور، کانون، قلب برابر پارسی : کانون، پایتخت، فرنشین، کُیان، میان، میان گاه، میانه، نافه، هسته

مرکز

واژه های حرف "م" - فرهنگستان زبان و ادب