میدان بینایی مستقیم

میدان تابش

میدان توکامک

میدان تیر

میدان تیر صحرایی

میدان جبری بسته

میدان خاکستر

میدان ده

میدان دهی

میدان دور

میدان دید

میدان زمین مغناطیس

میدان زمینه

میدان سوارکاری

میدان صوت بازاوایشی

میدان صوتی

میدان مانا

میدان مغناطیسی

میدان مین کاذب

میدان نرده ای

میدان واپایش دسترسی

میدان پیام گیر

میدان چارقطبی

میدان چندقطبی

میدان گدازه

میدان یخ

میدان یکنواخت

میدی

<hr> مترادف میرا : فانی، میرنده، هالک <hr> متضاد میرا : پایا

مترادف میرا : فانی، میرنده، هالک متضاد میرا : پایا

میرا

میرانه

میرانۀ سمت گشت

میرانۀ صوتی

میراگر میل لنگ

میراگر گهواره

میرایی

میرایی بحرانی

میرایی نادوره ای

میز خطابه

میز صدا

میز پیش اینه

میز کمکی

میز کناری

<hr> مترادف میزان : اندازه، تعداد، حد، قدر، مبلغ، معیار، ملاک، هنجار، ترازو، قپان، مقیاس، مهرماه، کوک، هم نوا، هم نواسازی <hr> برابر پارسی : تراز، سنجش، همار، پیمانه، ترازو

مترادف میزان : اندازه، تعداد، حد، قدر، مبلغ، معیار، ملاک، هنجار، ترازو، قپان، مقیاس، مهرماه، کوک، هم نوا، هم نواسازی برابر پارسی : تراز، سنجش، همار، پیمانه، ترازو

واژه های حرف "م" - فرهنگستان زبان و ادب