فرهنگستان زبان و ادب

نشست احتیاطی

نشست توضیحی

نشست خودکار

نشست دقیق

نشست سانحه دار

نشست سه نقطه

نشست شدید

نشست نافرجام

نشست و برخاست کوتاه

نشست پاشنه

نشست کور

نشیمن طوقه

نصاب شکن

نصاب شکنی

<hr> برابر پارسی : پرهونِ نیمروز

برابر پارسی : پرهونِ نیمروز

نصف النهار

نصف النهار زمین مغناطیسی

نصف النهار مغناطیسی

نصف به جلو

نصف به عقب

<hr> مترادف نطاق : خطیب، زبان آور، سخن پرداز، سخنران، سخنگو، سخنور، ناطق

مترادف نطاق : خطیب، زبان آور، سخن پرداز، سخنران، سخنگو، سخنور، ناطق

نطاق

نظارت اجتماع

نظارت اجتماعی

نظارت ازادراه

نظارت انتخابات

نظارت پسابازاریابی

نظافت چی

<hr> مترادف نظام : انتظام، انضباط، دیسیپلین، آراستگی، ترتیب، روش، سامان، نظم، ارتش، سربازی، رژیم <hr> برابر پارسی : آراستن، ارتش، دستگاه، سازگان، سامان، سامانه

مترادف نظام : انتظام، انضباط، دیسیپلین، آراستگی، ترتیب، روش، سامان، نظم، ارتش، سربازی، رژیم برابر پارسی : آراستن، ارتش، دستگاه، سازگان، سامان، سامانه

نظام

نظام اجتماعی

نظام امنیت گستر

نظام اموزش از دور

نظام اموزش از راه دور

نظام اموزشی برخط

نظام اوایی

نظام بانکداری

نظام جنس ـ جنسیت

نظام خاک ورزی زراعی

نظام ریش سفیدی

نظام سرعت افزایی

نظام سرعت کاهی

نظام سلامت

نظام شایسته گرا

نظام غذایی

نظام مجلسی

نظام مدیریت منافع

نظام موسیقایی

نظام نواوری

نظام نوشتاری

نظام هماهنگ گزارش جرم

واژه های حرف "ن" - فرهنگستان زبان و ادب