صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ش" - واژه نامه بختیاریکا
شرنا
شرنگ
شرنگ درنگ
شرنگنیدن
شرنیدن
شره
شره دال
شره دره
شرو بستن
شرور
شروع
شروع به انجام عملیاتی بر
شروع به کار
شروع دوباره
شروع صحبت
شروع وزیدن باد
شروع کردن
شروع کردن براساس تقویم و روز خوب
شروع کردن به
شروع کردن به کاری
شرکت کردن
شری پری
شری گری
شریف وند
شریقشت
شریک
شریک نشدن
شستشو
شستن
شسته
شسته شدن
شش
شش انگست
شش لحاف کهنه
شش پر
شش پرک
شش چو
شش گشتن
ششا
ششت و شور
ششتن
ششته گلشته
ششم کردن
ششنا
ششنیدن
ششنیده
ششه دالو
ششهستن
بیشتر