واژه نامه بختیاریکا

<hr> مترادف نیمدار : کارکرده، مستعمل <hr> متضاد نیمدار : نو

مترادف نیمدار : کارکرده، مستعمل متضاد نیمدار : نو

نیمدار

نیمرو

<hr> مترادف نیمروز : ظهر، خاور، مشرق ، باختر <hr> متضاد نیمروز : پسین

مترادف نیمروز : ظهر، خاور، مشرق ، باختر متضاد نیمروز : پسین

نیمروز

<hr> مترادف نیمه : شقه، نصف، نصفه، نیم، نیمه، یک دوم، نیمچه

مترادف نیمه : شقه، نصف، نصفه، نیم، نیمه، یک دوم، نیمچه

نیمه

نیمه ای

نیمه برات

نیمه بینا

نیمه تا

نیمه تمام ماندن

نیمه جامد

نیمه داری

نیمه عمر

نیمچه

<hr> مترادف نیک : خوب، نکو، نیکو، هژیر، خوش، مطبوع، پسندیده، ستوده، مستحسن، زیبا، ظریف، تمام، کامل، بسیار، خیلی، زیاد، سخت <hr> متضاد نیک : بد، ناپسند

مترادف نیک : خوب، نکو، نیکو، هژیر، خوش، مطبوع، پسندیده، ستوده، مستحسن، زیبا، ظریف، تمام، کامل، بسیار، خیلی، زیاد، سخت متضاد نیک : بد، ناپسند

نیک

<hr> مترادف نیکو : آراسته، بدیع، پاکیزه، پسندیده، جمیل، حسنه، خوب، خوش، زیبا، شایسته، لعبت، مستحسن، نکو، نیک، نیکوروی، هژیر

مترادف نیکو : آراسته، بدیع، پاکیزه، پسندیده، جمیل، حسنه، خوب، خوش، زیبا، شایسته، لعبت، مستحسن، نکو، نیک، نیکوروی، هژیر

واژه های حرف "ن" - واژه نامه بختیاریکا