انگلیسی به انگلیسی

karyotypic

karyotypical

kasbah

kasdan

<hr> (خوراک پزی) کاشا (گندم یا جو پوست کنده که به صورت حریره پخته شده و با گوشت سرو می شود)، حلیم روسی

(خوراک پزی) کاشا (گندم یا جو پوست کنده که به صورت حریره پخته شده و با گوشت سرو می شود)، حلیم روسی

kasha

kasher

kasher kitchen

kasher meat

<hr> کشمیر (در شمال پاکستان و شمال باختری هندوستان)، رجوع شود به: jammu and kashmir

کشمیر (در شمال پاکستان و شمال باختری هندوستان)، رجوع شود به: jammu and kashmir

kashmir

kashmiri

kashmirian

<hr> معنی : مشروعیت <hr> معانی دیگر : kashruth درمذهب یهود مشروعیت، حالت جواز

معنی : مشروعیت معانی دیگر : kashruth درمذهب یهود مشروعیت، حالت جواز

kashrut

kashrut requirements

<hr> kashrut درمذهب یهود مشروعیت، حالت جواز

kashrut درمذهب یهود مشروعیت، حالت جواز

kashruth

kashruth supervisor

kassam

kassam rocket

kastner

<hr> (هواشناسی ـ در مورد باد یا جریان هوا) فروسوی، پایین اینده، ناشی از جنبش هوا سوی سوی پایین

(هواشناسی ـ در مورد باد یا جریان هوا) فروسوی، پایین اینده، ناشی از جنبش هوا سوی سوی پایین

katabatic

katabolism

katakana

katalysis

<hr> اسم خاص مونث (مخفف: katie)

kate

kate winslet

katerina

kathakali

katharine

katharsis

<hr> پاک کننده، کارکن، مسهل

پاک کننده، کارکن، مسهل

kathartic

katherine

katherine dunham

katherine hepburn

kathleen

kathmandu

kathode

kathy

katie

<hr> آتشفشان کاتمای (در جنوب باختری آلاسکا ـ امریکا)

آتشفشان کاتمای (در جنوب باختری آلاسکا ـ امریکا)

katmai

<hr> شهر کاتماندو (پایتخت کشور نپال)

شهر کاتماندو (پایتخت کشور نپال)

katmandu

katowice conference

katrina

katrine

katsav

kattash

katy bar the door

<hr> معنی : حشره راست بال، درختی ازخانواده لکوس <hr> معانی دیگر : (حشره شناسی) کاتیدید (تیره ی tettigoniidae ـ بومی امریکای شمالی)، درختی ازخانواده locustidae

معنی : حشره راست بال، درختی ازخانواده لکوس معانی دیگر : (حشره شناسی) کاتیدید (تیره ی tettigoniidae ـ بومی امریکای شمالی)، درختی ازخانواده locustidae

واژه های حرف "k" - انگلیسی به انگلیسی