صفحه اصلی
فرهنگ فارسی
واژه های حرف "ل" - فرهنگ فارسی
لوله کشی کردن
لوله کشیدن
لولهنگ
لولهین
لولهین خانه
لولهین دار
لولهین داری
لولو
لولو اکنده
لولو خرخر
لولو خرخره
لولو زدن
لولو فروش
لولوبی
لولک
لولک اباد
لولۀ اگزوز
لولۀ بینی تهی روده ای
لولۀ بینی دوازدهه ای
لولۀ بینی روده ای
لولۀ بینی معدی
لولۀ ترازه
لولۀ ترمز
لولۀ تهی روده ای
لولۀ دوچشمی
لولۀ شوک
لولۀ عصبی
لولۀ فالوپ
لولۀ مخزن اصلی هوا
لولۀ معدی
لولۀ مویین
لولۀ مَکِش ترازه
لولۀ هوا
لولۀ کشوی
لولۀ گدازه
لولی
لولی خانه
لولی زاده
لولی محله
لولی هندوستانی
لولی وش
لولی گری
لولیان
لولیدن
لولیده
لولیین
لوم
لوم کردن
بیشتر