صفحه اصلی
فرهنگ فارسی
واژه های حرف "ن" - فرهنگ فارسی
نرجه
نرخ
نرخ 1
نرخ 2
نرخ اتاق
نرخ ارزان
نرخ اضافه بار
نرخ بازار
نرخ بالا کردن
نرخ بستن
نرخ بندی
نرخ بیکاری تورم بی شتاب
نرخ تخفیفی
نرخ تصادف
نرخ جُرم
نرخ خرده فروشی
نرخ داده رسانی میدی
نرخ داروغه
نرخ دسترسی
نرخ رسمی
نرخ رشد
نرخ ساعت اوج
نرخ سیگنال دهی داده های کاربر
نرخ شرکتی
نرخ شکستن
نرخ شکن
نرخ عمده فروشی
نرخ فراگیر
نرخ فقر
نرخ مبنا
نرخ مختومگی
نرخ مدت دار
نرخ مقطوع
نرخ نامه
نرخ نشانک دهی داده های کاربر
نرخ کرایه
نرخ کرایۀ حجمی
نرخ گذاری ساعت اوج
نرخ گذاشتن
نرخ گران
نرخ یکنواخت
نرخر
نرخه
نرخی
نرد
نرد باختن
نرد تخته
نرد شیر
بیشتر