دیکشنری تخصصی

<hr> مخفف: (امریکا) وابسته به امواج رادیویی که برای استفاده ی افراد عادی که می خواهند با فرستنده ی خصوصی مخابره کنند کنار گذاشته شده است، رادیوی موج کوتاه که می تواند این امواج را بگیرد، مخفف: (شیمی) کلمبیم

مخفف: (امریکا) وابسته به امواج رادیویی که برای استفاده ی افراد عادی که می خواهند با فرستنده ی خصوصی مخابره کنند کنار گذاشته شده است، رادیوی موج کوتاه که می تواند این امواج را بگیرد، مخفف: (شیمی) کلمبیم

<hr> کامپیوتر : یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسى که بسیار سریعتر از مترجم basic مى باشد

کامپیوتر : یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسى که بسیار سریعتر از مترجم basic مى باشد

cbasic

<hr> مخفف: بنگاه سخن پراکنی کانادا

مخفف: بنگاه سخن پراکنی کانادا

<hr> کامپیوتر : اموزش بر پایه کامپیوتر

کامپیوتر : اموزش بر پایه کامپیوتر

<hr> مخفف:، کاغذ کاربن، نسخه ی کاغذ کاربنی، چک تضمین شده، (کتاب) فصل ها، انجمن شهر، منشی شهرستان، دانشگاه یا مدرسه ی عالی محلی، مخفف: کاغذ کاربن

مخفف:، کاغذ کاربن، نسخه ی کاغذ کاربنی، چک تضمین شده، (کتاب) فصل ها، انجمن شهر، منشی شهرستان، دانشگاه یا مدرسه ی عالی محلی، مخفف: کاغذ کاربن

<hr> مخفف:، سپاه غیر نظامی پاسداشت محیط زیست، مخفف: سپاه غیر نظامی پاسداشت محیط زیست مخفف: بنگاه اعتبارات تولیدی، شیمى : countercurrent chromatographyکروماتوگرافى جریان مخالف

مخفف:، سپاه غیر نظامی پاسداشت محیط زیست، مخفف: سپاه غیر نظامی پاسداشت محیط زیست مخفف: بنگاه اعتبارات تولیدی، شیمى : countercurrent chromatographyکروماتوگرافى جریان مخالف

<hr> (کامپیوتر) جفت ساز، دستگاه تزویج باری، سی سی دی

(کامپیوتر) جفت ساز، دستگاه تزویج باری، سی سی دی

ccir

<hr> telegraph and telephone consulation committe international کامپیوتر : کمیته مشاوره بین المللى تلگراف و تلفن

telegraph and telephone consulation committe international کامپیوتر : کمیته مشاوره بین المللى تلگراف و تلفن

ccitt

ccitt v 24

<hr> کامپیوتر : certificate in computer programmingگواهى برنامه نویسى کامپیوتر

کامپیوتر : certificate in computer programmingگواهى برنامه نویسى کامپیوتر

ccsl

<hr> مخفف: تلویزیون مداربسته

مخفف: تلویزیون مداربسته

cctv

<hr> معنی : سی دی <hr> معانی دیگر : (دستگاه های گرام و صوت) لوح فشرده، دیسک فشرده، مخفف:(شیمی) کادمیم، شمع، تخفیف خرید نقدی، حساب سپرده ی ثابت (c/d هم می نویسند)

معنی : سی دی معانی دیگر : (دستگاه های گرام و صوت) لوح فشرده، دیسک فشرده، مخفف:(شیمی) کادمیم، شمع، تخفیف خرید نقدی، حساب سپرده ی ثابت (c/d هم می نویسند)

cd 1

cd 4 sound

cd e

cd i

cd interray

cd m2

cd or cadmium or cadmium

<hr> cd|rom مخفف: (دستگاه های گرام و صوت) دیسک فشرده که می توان داده های کامپیوتری را در آن انبار و برداشت کرد، دیسک نوری، سی دی رام

cd|rom مخفف: (دستگاه های گرام و صوت) دیسک فشرده که می توان داده های کامپیوتری را در آن انبار و برداشت کرد، دیسک نوری، سی دی رام

cd or rom

cd r

cd recorder

<hr> کامپیوتر : سى دى - رام

cd rom

cd rom disk drive

cd rom extended architecture

cd rom file system

cd rom jukebox

cd rom xa

cd rw

cd video

<hr> مخفف: (امریکا) مرکز مبارزه با بیماری

مخفف: (امریکا) مرکز مبارزه با بیماری

<hr> کامپیوتر : دستگاه تابلوى کنترل

کامپیوتر : دستگاه تابلوى کنترل

cdev

cdfs

cdma

cdma packet reservation multiple access

cdna or dna or dna

<hr> کامپیوتر : certification in data processingگواهى پردازش داده

کامپیوتر : certification in data processingگواهى پردازش داده

<hr> مخفف: (شیمی) سیریم، (درذکر تاریخ رویدادها) تاریخ مسیحی (.c.e هم می نویسند)

مخفف: (شیمی) سیریم، (درذکر تاریخ رویدادها) تاریخ مسیحی (.c.e هم می نویسند)

واژه های حرف "c" - دیکشنری تخصصی