دیکشنری تخصصی

lower real limit

lower red formation or lower red or lower red

lower riemann sum

lower right corner

lower semicontinuous function

lower semilattice

lower shed

lower sideband

lower specification limit

lower stadia

lower stieltjes sum

lower sum

lower tailed test

lower than

lower triangular

lower triangular matrix

lower triassic

lower v the drill pipes

lower yield

lower yielding

lowering of the casing

<hr> معنی : پایین ترین، اسفل، خیلی پست تر <hr> معانی دیگر : most lower خیلی پست تر، پایین تر

معنی : پایین ترین، اسفل، خیلی پست تر معانی دیگر : most lower خیلی پست تر، پایین تر

lowest

<hr> رجوع شود به: least common multiple، کوچکترین مضرب مشترک

رجوع شود به: least common multiple، کوچکترین مضرب مشترک

lowest common multiple

lowest point of foundation

lowest stage of water table

lowest unoccupied molecular orbital

lowest useful high frequency

<hr> معنی : زمین پست، پستی زمین <hr> معانی دیگر : زمین گود، زمین فرو افتاده، پست زمین، وابسته به پست زمین، دشت (در مقایسه با کوهستان)، زمین پست، پستی زمین

معنی : زمین پست، پستی زمین معانی دیگر : زمین گود، زمین فرو افتاده، پست زمین، وابسته به پست زمین، دشت (در مقایسه با کوهستان)، زمین پست، پستی زمین

lowland

lowland vs upland soils

lowspread

lowstand systems tract or lst or lst or lowstand

<hr> معنی : اکسیژن مایع، ازاد ماهی دودی <hr> معانی دیگر : ماهی آزاد دودی، (به ویژه در موشک) اکسیژن آب وار (مایع) (lox هم می نویسند)

معنی : اکسیژن مایع، ازاد ماهی دودی معانی دیگر : ماهی آزاد دودی، (به ویژه در موشک) اکسیژن آب وار (مایع) (lox هم می نویسند)

<hr> معنی : خط اریب، خط مایل <hr> معانی دیگر : خط اریب، خط مایل

معنی : خط اریب، خط مایل معانی دیگر : خط اریب، خط مایل

loxodrome

loxodromic curve

<hr> معنی : معین، لوزی، قرص لوزی شکل، شکل لوزی <hr> معانی دیگر : (دارو سازی) قرص مکیدنی، قرص سرفه

معنی : معین، لوزی، قرص لوزی شکل، شکل لوزی معانی دیگر : (دارو سازی) قرص مکیدنی، قرص سرفه

lozenge

lozenge effect

<hr> (گرامافون) صفحه ی 33 دور، play long صفحه 33 دور، صفحه دولانی

(گرامافون) صفحه ی 33 دور، play long صفحه 33 دور، صفحه دولانی

lp gas

lp record

<hr> مخفف: گاز بنزین مایع شده

مخفف: گاز بنزین مایع شده

<hr> lines per minutes کامپیوتر : تعداد خطوط در دقیقه

lines per minutes کامپیوتر : تعداد خطوط در دقیقه

<hr> lines per second کامپیوتر : تعداد خطوط در ثانیه

lines per second کامپیوتر : تعداد خطوط در ثانیه

واژه های حرف "l" - دیکشنری تخصصی