دیکشنری تخصصی

nonstorage camera tube

nonstorage display

nonstrictly determined matrix

nonstructural

nonstructural element

nonsufficient fund check

<hr> <b>معنی</b> : عدم تعقیب، سند ترک دعوی <hr> <b>معانی دیگر</b> : (حقوق)، حکم علیه خواهان (به خاطر عدم همکاری با دادگاه یا ندادن شواهد و مدارک کافی)، فسخ دادگاه (به خاطر عدم تمایل خواهان به ادامه ی داد رسی)، قانون ـ فقه : ترک دعوى به وسیله خواهان

معنی : عدم تعقیب، سند ترک دعوی معانی دیگر : (حقوق)، حکم علیه خواهان (به خاطر عدم همکاری با دادگاه یا ندادن شواهد و مدارک کافی)، فسخ دادگاه (به خاطر عدم تمایل خواهان به ادامه ی داد رسی)، قانون ـ فقه : ترک دعوى به وسیله خواهان

nonsuit

<hr> شیمى : انطباق ناپذیر

nonsuperimposable

<hr> قصور در دادن نفقه، خرجی ندادن (به اهل و عیال)، عدم پشتیبانی، عدم پرداخت خرجی یا نفقه

قصور در دادن نفقه، خرجی ندادن (به اهل و عیال)، عدم پشتیبانی، عدم پرداخت خرجی یا نفقه

nonsupport

nonsustaining slope

nonsymmetric relation

nonsymmetrical structure

nonsynchronous asynchronous

nonsynchronous transmission

nonsynchronous vibrator

nonsystematic joints

nonterminal

nontheatrical

nonthermal radiation

nontilting mixer

nontoxic

nontransactional application

nontransferable l c

nontransitive relation

nontraversabe curb

nontraversabe dividing strip

nontraversabe median

nontraversabe strip

nontrivial

nontrivial factorization

nontrivial solution

nontrivial subgroup

nontrivial subset

nontronite or chloropal or chloropal

nonuniform flow

nonuniform unsteady flow

nonuniqueness

nonunit

nonviscous

nonviscous fluid

<hr> درمورد مایعات و غیره غیرفرار

درمورد مایعات و غیره غیرفرار

nonvolatile

nonvolatile storage

nonwatering liquid

nonweaving movements

nonweaving vehicles

nonweighted 2 tree

nonworking day

<hr> (فیزیک - ریاضی) غیر صفر، ناصفر، هر مقدار به جز صفر، غیر از هیچ، غیر صفر

(فیزیک - ریاضی) غیر صفر، ناصفر، هر مقدار به جز صفر، غیر از هیچ، غیر صفر

nonzero

واژه های حرف "n" - دیکشنری تخصصی