دیکشنری تخصصی

on the trail

<hr> معنی : یکبار دیگر، سابقا، یک مرتبه، فقط یکبار، یکوقتی <hr> معانی دیگر : یک بار، یک دفعه، هرگاه، هرگز، اصلا، قبلا، پیشترها، یک روزی، یک مرحله، یک درجه، یک نسل، همینکه، به مجردی که، به محض اینکه، وقتی که، تا، قبلی، پیشین

معنی : یکبار دیگر، سابقا، یک مرتبه، فقط یکبار، یکوقتی معانی دیگر : یک بار، یک دفعه، هرگاه، هرگز، اصلا، قبلا، پیشترها، یک روزی، یک مرحله، یک درجه، یک نسل، همینکه، به مجردی که، به محض اینکه، وقتی که، تا، قبلی، پیشین

once

<hr> یک بار دیگر، باز، باز هم

یک بار دیگر، باز، باز هم

once again

once over tillage

oncolite or oncolites or oncolites

<hr> معنی : تومور شناسی، غده شناسی <hr> معانی دیگر : (پزشکی) آمو شناسی، طب غده شناسی

معنی : تومور شناسی، غده شناسی معانی دیگر : (پزشکی) آمو شناسی، طب غده شناسی

oncology

ond limit

ond sided vderivative

ond surface

ondule effect

ondule loom

ondule reed

<hr> معنی : آدم، شخص، واحد، یک عدد، یک واحد، شخصی، شماره یک، عدد یک، یکی از همان، یکی، یگانه، تک، کسی، یک <hr> معانی دیگر : متحدا، متفقا، با هم، هم بسته، (معمولا با: the) یگانه، تنها، یکتا، - ی، به جای "a" برای تاکید بیشتر، فرد، انسان، (در اشاره به چیزی یا کسی که قبلا ذکر شده است)، (با: another یا the other) نوع یا گونه ای از چیزی، (عامیانه - امریکا) اسکناس یک دلاری، ادم، منحصر، عین همان، شماره یک <hr> one _ پسوند: (شیمی)، دارای کتون [ketone [acetone

معنی : آدم، شخص، واحد، یک عدد، یک واحد، شخصی، شماره یک، عدد یک، یکی از همان، یکی، یگانه، تک، کسی، یک معانی دیگر : متحدا، متفقا، با هم، هم بسته، (معمولا با: the) یگانه، تنها، یکتا، - ی، به جای "a" برای تاکید بیشتر، فرد، انسان، (در اشاره به چیزی یا کسی که قبلا ذکر شده است)، (با: another یا the other) 

one address computer

one address instruction

one armed bandit problem

one atmosphere chamber

one bath pad bath dyeing method

one bath pad shock dyeing dyeing method

one bath pad steam dyeing method

one bath pad wet steam dyeing method

one bath process

one can

one chip computer

one component system

one d shrinkage

one dimension set

one dimensional

one dimensional array

one dimensional distribution law

one dimensional probability distribution

one dimensional random variable

one dimensional space

one directional

one electron atom

one element

one element set

one for one

one hit model

one hop

one humped

one hundred percent inspection

one hyndred percent column graph

one layout

one level memory

one light

one light dailies

one light dupe

واژه های حرف "o" - دیکشنری تخصصی