دیکشنری تخصصی

<hr> remote job entry کامپیوتر : ورود برنامه از راه دور

remote job entry کامپیوتر : ورود برنامه از راه دور

rl sme

<hr> کامپیوتر : ثبت محدود طول اجرا

کامپیوتر : ثبت محدود طول اجرا

rlogin

rmdlr

<hr> read mostly memory کامپیوتر : حافظه بیشتر خواندنى

read mostly memory کامپیوتر : حافظه بیشتر خواندنى

<hr> مخفف: (ریاضی) جذر میانگین مربع

مخفف: (ریاضی) جذر میانگین مربع

rms power per channel

<hr> مخفف: (شیمی) نشان رادون، پرستار مجاز

مخفف: (شیمی) نشان رادون، پرستار مجاز

rn or radon or radon

<hr> مخفف: (شیمی) اسید ریبونوکلئیک

مخفف: (شیمی) اسید ریبونوکلئیک

ro terminal

<hr> معنی : راه، خیابان، خط، جاده، مسیر، طریق، راه اهن، بجاده <hr> معانی دیگر : ره، صراط، (مجازی) دستیابی، راه طریق، طریقه، طریقت، شیوه، وسیله، (معمولا در خارج از شهر) خیابان، (مخفف) رجوع شود به: rail road، (معمولا جمع) رجوع شود به: roadstead، رجوع شود به: roadway، معبر

معنی : راه، خیابان، خط، جاده، مسیر، طریق، راه اهن، بجاده معانی دیگر : ره، صراط، (مجازی) دستیابی، راه طریق، طریقه، طریقت، شیوه، وسیله، (معمولا در خارج از شهر) خیابان، (مخفف) رجوع شود به: rail road، (معمولا جمع) رجوع شود به: roadstead، رجوع شود به: roadway، معبر

road

road base

road bridge

road capacity

road closed sign

road conditions

road construction

road constructoin

road design

road embankment

road environment

road facilities

road foundation

road gradient

road header

road log

road making materials

road marking

road materials

<hr> معنی : سنگ ریزه <hr> معانی دیگر : (سنگ پاره و غیره که در زیرسازی جاده به کار می رود) مصالح زیرسازی راه، سنگ سنگ فرش، قلوه سنگ

معنی : سنگ ریزه معانی دیگر : (سنگ پاره و غیره که در زیرسازی جاده به کار می رود) مصالح زیرسازی راه، سنگ سنگ فرش، قلوه سنگ

واژه های حرف "r" - دیکشنری تخصصی