دیکشنری تخصصی

white cobalt

white compression white saturation

white concrete

white copperas

white damp

white dew

<hr> (نجوم - ستاره ی پرچگالی و پر حرارت ولی کوچک و کم نور) سپید ستاره ی کوچک، کوتوله سپید

(نجوم - ستاره ی پرچگالی و پر حرارت ولی کوچک و کم نور) سپید ستاره ی کوچک، کوتوله سپید

white dwarf

white feldspar or feldspar or feldspar

white fulani

white garnet

white gaussian process

<hr> (آمیزه ی طلا و نیکل یا روی و غیره که شبیه پلاتین است) سپید زر، الیاژی از طلا شبیه به پلاتین، که از ترکیب نیکل یاسایر فلزات و طلا بدست می اید

(آمیزه ی طلا و نیکل یا روی و غیره که شبیه پلاتین است) سپید زر، الیاژی از طلا شبیه به پلاتین، که از ترکیب نیکل یاسایر فلزات و طلا بدست می اید

white gold

<hr> (حرارتی که در آن جسم سفید می شود) گرمای سپید، سپید گرما، حرارت سفید، درجه حرارت زیادی که از سرخی گذشته و برنگ سفید دراید، نور سفید التهاب

(حرارتی که در آن جسم سفید می شود) گرمای سپید، سپید گرما، حرارت سفید، درجه حرارت زیادی که از سرخی گذشته و برنگ سفید دراید، نور سفید التهاب

white heat

white ice

white iron ore

<hr> (کربنات سرب: 2pbco3pb(oh)2 ) سرب سفید

(کربنات سرب: 2pbco3pb(oh)2 ) سرب سفید

white lead

white lead ore

white level

<hr> (فیزیک - نور معمولی که دارای همه ی رنگ های طیف است) نور سفید

(فیزیک - نور معمولی که دارای همه ی رنگ های طیف است) نور سفید

white light

white lime

<hr> خط سفیدی که برای تمایز و تشخیص بکار رود، مثل خطوط سفید وسط خیابانها

خط سفیدی که برای تمایز و تشخیص بکار رود، مثل خطوط سفید وسط خیابانها

white line

white moss peat

white muscle disease

white nickel

<hr> (صدایی که دارای همه ی بسامدهای شنودپذیر توسط انسان است) صدای چند بسامدی

(صدایی که دارای همه ی بسامدهای شنودپذیر توسط انسان است) صدای چند بسامدی

white noise

white noise record

white object

white oil

white or bedded phosphate or phosphate or phosphate

white peak

white portland cement

white pyrites

white recording

white sand

<hr> یاقوت سفید، یاقوت بی رنگ

یاقوت سفید، یاقوت بی رنگ

white sapphire

white signal

white smoker

white space

white spacing

white spot

white stone

white test of misspecification

white to black amplitude range

white to black frequency swing

white transmission

white vitriol

white water siphon

<hr> انواع درختان دارای چوب سفید، درختان چوب سفید

انواع درختان دارای چوب سفید، درختان چوب سفید

واژه های حرف "w" - دیکشنری تخصصی