انگلیسی به فارسی

beduke

bedull

bedumb

bedumbed

bedumbing

bedumbs

bedunce

bedunced

bedunces

bedunch

beduncing

bedung

bedur

bedusk

bedust

bedward

bedwards

bedwarf

bedwarfed

bedwarfing

bedwarfs

bedwarmer

bedway

bedways

bedwell

bedwetter

bedye

<hr> معنی : زنبور، زنبورعسل، مگس انگبین <hr> معانی دیگر : (جانورشناسی) زنبور، منگ (از ابر تیره ی apoidea که نیش زن و چهارباله و گروه زی اند و برخی از آنها عسل می دهند)، (امریکا) گردهمایی مردم برای همکاری یا مسابقه، (کشتیرانی) دیرک (هر یک از دیرک هایی که در طرفین هر یک از تیرهای نیم افراشته ی بادبان های کشتی قرار دارد اسم کامل آن: bee-block است)، حرف ب یا b (در الفبا)

معنی : زنبور، زنبورعسل، مگس انگبین معانی دیگر : (جانورشناسی) زنبور، منگ (از ابر تیره ی apoidea که نیش زن و چهارباله و گروه زی اند و برخی از آنها عسل می دهند)، (امریکا) گردهمایی مردم برای همکاری یا مسابقه، (کشتیرانی) دیرک (هر یک از دیرک هایی که در طرفین هر یک از تیرهای نیم افراشته ی بادبان های کشتی ق

<hr> معنی : بادرنجبویه، پونه <hr> معانی دیگر : رجوع شود به:

معنی : بادرنجبویه، پونه معانی دیگر : رجوع شود به:

bee balm

bee beetle

bee eater

bee fly

bee gum

bee killer

bee martin

bee moth

bee plant

bee tree

bee-eater

beearn

beeball

beebalm

beebee

beebees

<hr> آمیزه ای زرد فام از گرده گیاهان و عسل که زنبوران برای نوزادان خود می سازند

آمیزه ای زرد فام از گرده گیاهان و عسل که زنبوران برای نوزادان خود می سازند

beebread

beebreads

<hr> معنی : راش، ممرز، الش <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) راش (تیره ی fagaceae و راسته ی fagales از درختان دو لپه ای که شامل بلوط ها و گردوها نیز می شود)، آلش، زان، چوب راش (که محکم است و در نجاری کاربرد دارد)

معنی : راش، ممرز، الش معانی دیگر : (گیاه شناسی) راش (تیره ی fagaceae و راسته ی fagales از درختان دو لپه ای که شامل بلوط ها و گردوها نیز می شود)، آلش، زان، چوب راش (که محکم است و در نجاری کاربرد دارد)

beech

beech family

واژه های حرف "b" - انگلیسی به فارسی