انگلیسی به فارسی

bibliophilism

bibliophilist

bibliophilistic

bibliophily

bibliophobe

bibliophobia

<hr> معنی : کتاب فروش، فرشنده کتب قدیمی وکمیاب <hr> معانی دیگر : کتاب فروش (به ویژه فروشنده ی کتاب های نادر) (bibliopolist هم می گویند)

معنی : کتاب فروش، فرشنده کتب قدیمی وکمیاب معانی دیگر : کتاب فروش (به ویژه فروشنده ی کتاب های نادر) (bibliopolist هم می گویند)

bibliopole

bibliopolery

bibliopolic

bibliopolical

bibliopolism

bibliopolist

bibliopolistic

bibliopoly

bibliosoph

bibliotaph

bibliotaphic

bibliotheca

bibliothecae

bibliothecaire

bibliothecal

bibliothecarial

bibliothecarian

bibliothecary

bibliotheke

bibliotheque

bibliotherapeutic

bibliotherapist

bibliotherapy

bibliotic

<hr> بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان

بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان

bibliotics

biblism

biblist

biblists

biblos

biblus

bibracteolate

bibulosities

bibulosity

<hr> معنی : جاذب، میگسار، باده دوست، باده نوش <hr> معانی دیگر : بسیار جاذب (آبگونه ها)، بس درآشام، اندرآشام، اندرکش

معنی : جاذب، میگسار، باده دوست، باده نوش معانی دیگر : بسیار جاذب (آبگونه ها)، بس درآشام، اندرآشام، اندرکش

bibulous

bibulously

bibulousness

bibulus

bicalcarate

bicalvous

<hr> معنی : دارای دو مجلس مقننه <hr> معانی دیگر : دارای دو مجلس (سنا و شورا)، دو مجلسی، دارای دو مجلس مقننه مجلس شورا وسنا

معنی : دارای دو مجلس مقننه معانی دیگر : دارای دو مجلس (سنا و شورا)، دو مجلسی، دارای دو مجلس مقننه مجلس شورا وسنا

bicameral

bicameral script

bicameralism

واژه های حرف "b" - انگلیسی به فارسی