انگلیسی به فارسی

elabor

<hr> معنی : استادانه درست شده، بزحمت درست شده، دارای جزئیات، به زحمت ساختن، بادقت شرح دادن، سنگین کردن <hr> معانی دیگر : پر جزئیات، پیچیده، تودرتو، بغرنج، دقیق، حساس، مفصل، مبسوط، پر طول و تفصیل، (سبک) مغلق، پر نقش و نگار، پرنگار، (معمولا با: on یا upon) به طور مبسوط شرح دادن، وارد جزئیات شدن، مفصل گفتن، (با زحمت و دقت) ساختن، فرآوردن، تولید کردن، پر جزئیات کردن، پیچیده کردن، تودرتو کردن، (زیست شناسی - مواد خوراکی و غیره را تبدیل به مواد جذب شدنی یا دفع شدنی کردن) پروردن، گواراندن، عمل آوردن، ساختن

معنی : استادانه درست شده، بزحمت درست شده، دارای جزئیات، به زحمت ساختن، بادقت شرح دادن، سنگین کردن معانی دیگر : پر جزئیات، پیچیده، تودرتو، بغرنج، دقیق، حساس، مفصل، مبسوط، پر طول و تفصیل، (سبک) مغلق، پر نقش و نگار، پرنگار، (معمولا با: on یا upon) به طور مبسوط شرح دادن، وارد جزئیات شدن، مفصل گفتن، (با 

elaborate

elaborated

<hr> استادی درکار، دقت درکار، پرکاری

استادی درکار، دقت درکار، پرکاری

elaborateness

elaborates

elaborating

<hr> معنی : جزئیات، پیچیدگی <hr> معانی دیگر : پیچیدگی، جزئیات

معنی : جزئیات، پیچیدگی معانی دیگر : پیچیدگی، جزئیات

elaboration

elaborations

elaborative

elaboratively

elaborators

elaboratory

elachista

elachistaceae

elachistaceous

elacolite

elaeagnaceous

elaeagnus

elaenia

elaeoblast

elaeocarpaceous

elaeocarpus family

elaeococca

elaeodochon

elaeomargaric

elaeometer

elaeopten

elaeoptene

elaeosaccharum

elaeosia

elaeothesia

elaeothesium

elagabalus

elaic

elaidate

elaidic

elaidic acid

elaidin

elaidinic

elain

elaine

elaine's

elaioleucite

elaiosome

elamitic

elamitish

elamp

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی