انگلیسی به فارسی

electrostrictive

electrosurgeries

<hr> (کاربرد برق در جراحی مثلا برای سوزاندن بافت) جراحی برقی

(کاربرد برق در جراحی مثلا برای سوزاندن بافت) جراحی برقی

electrosurgery

electrosurgical

electrosurgically

electrosynthesis

electrosynthetic

electrosynthetically

electrotactic

electrotautomerism

<hr> روانشناسى : برق گرایى

electrotaxis

electrotechnic

<hr> الکتریکى علوم مهندسى : الکتروتکنیکى

الکتریکى علوم مهندسى : الکتروتکنیکى

electrotechnical

electrotechnician

electrotechnics

electrotechnologist

electrotechnology

electrotelegraphic

electrotelethermometer

electrotellurograph

electrotest

electrothanatosis

electrotherapeutical

electrotherapeutist

electrotherapist

electrotheraputic

electrotheraputical

electrotheraputically

<hr> (پزشکی) برق درمانی، طب معالجه امرا­ بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته، معالجه با برق، برق درمانی

(پزشکی) برق درمانی، طب معالجه امرا­ بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته، معالجه با برق، برق درمانی

electrotherapy

electrothermal

electrothermally

electrothermancy

electrothermic

electrothermics

electrothermostat

electrothermostatic

electrothermotic

electrotitration

<hr> (تغییر ویژگی برقی عضله یا عصب در اثر جریان برق) برق کشش

(تغییر ویژگی برقی عضله یا عصب در اثر جریان برق) برق کشش

electrotonus

electrotropic

electrotropism

<hr> <b>معنی</b> : چاپ برقی، جاپ بوسیله برق، گراورسازی برقی، برق نگاری، بوسیله برق چاپ کردن <hr> <b>معانی دیگر</b> : (چاپ)، چاپ برقی کردن

معنی : چاپ برقی، جاپ بوسیله برق، گراورسازی برقی، برق نگاری، بوسیله برق چاپ کردن معانی دیگر : (چاپ)، چاپ برقی کردن

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی