انگلیسی به فارسی

epitaphs

epitases

epitasis

epitaxial

epitaxial growth

epitaxially

epitaxic

<hr> (زمین شناسی - بیرون زدن لایه های مواد بلورین که رو به جهت معینی داشته و بر لایه ای از بلورهای نوع دیگر قرار دارند) برآراست

(زمین شناسی - بیرون زدن لایه های مواد بلورین که رو به جهت معینی داشته و بر لایه ای از بلورهای نوع دیگر قرار دارند) برآراست

epitaxy

epitela

epitendineum

epitenon

epithalami

epithalamia

epithalamial

epithalamion

<hr> (شعری که به افتخار عروس یا داماد و زناشویی نوشته شود) مبارک باد نامه، نکاح نامه، عروس نامه، داماد نامه (epithalamion هم می گویند)

(شعری که به افتخار عروس یا داماد و زناشویی نوشته شود) مبارک باد نامه، نکاح نامه، عروس نامه، داماد نامه (epithalamion هم می گویند)

epithalamium

epithalamiumia

epithalamiums

epithalamize

epithalamy

epithalline

epithamia

epitheca

epithecal

epithecate

epithecia

epithecial

epithecium

epithelia

<hr> <b>معنی</b> : مخاطی، شبیه بشرهای، برپوشی <hr> <b>معانی دیگر</b> : (زیست شناسی) روپوشه ای، epithelioid مخاطی

معنی : مخاطی، شبیه بشرهای، برپوشی معانی دیگر : (زیست شناسی) روپوشه ای، epithelioid مخاطی

epithelial

epithelial cell

epithelial duct

epithelial tissue

epithelialize

epithelilia

epitheliliums

epithelioblastoma

epithelioceptor

epitheliogenetic

epithelioglandular

epithelioid

epitheliolysin

epitheliolysis

epitheliolytic

<hr> (پزشکی - مهجور) غده ی بدخیم پوست، غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی

(پزشکی - مهجور) غده ی بدخیم پوست، غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی

epithelioma

epitheliomatous

epitheliomuscular

epitheliosis

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی