انگلیسی به فارسی

epiguanine

epigynies

<hr> (گیاه شناسی) رومادگی، رومادگی رست، واقع بروی تخمدان، برمادگی

(گیاه شناسی) رومادگی، رومادگی رست، واقع بروی تخمدان، برمادگی

epigynous

epigynum

epihippus

epihyal

epihydric

epihydrinic

epikeia

epikeratophakia

epikleses

epiklesis

epiky

epil

epilabra

epilabrum

epilachnides

epilaryngeal

epilate

epilated

epilating

epilating wax

epilator

epilatory

epilemma

epileny

epilepsia

epilepsia major

epilepsia minor

epilepsies

<hr> معنی : حمله، بیهوشی، بیماری صرع <hr> معانی دیگر : (پزشکی) صرع، پس افت، پس افتگی، طب بیماری صرع، غشی

معنی : حمله، بیهوشی، بیماری صرع معانی دیگر : (پزشکی) صرع، پس افت، پس افتگی، طب بیماری صرع، غشی

epilepsy

<hr> معنی : مبتلا به مرض صرع، غشی، غشی، حملهای، مبتلا به مرض صرع، صرعی <hr> معانی دیگر : (پزشکی)، پس افتی، مبتلا به مر­ صرع

معنی : مبتلا به مرض صرع، غشی، غشی، حملهای، مبتلا به مرض صرع، صرعی معانی دیگر : (پزشکی)، پس افتی، مبتلا به مر­ صرع

epileptic

epileptic seizure

epileptical

epileptically

epileptiform

epileptogenous

<hr> (پزشکی) شبیه به بیماری صرع، پس افت سان (epileptiform هم می گویند)، طب مشابه صرع، مانند صرع

(پزشکی) شبیه به بیماری صرع، پس افت سان (epileptiform هم می گویند)، طب مشابه صرع، مانند صرع

epileptoid

epileptologist

epileptology

epilimnetic

epilimnia

epilimnial

<hr> (جغرافی و زیست شناسی) رودریاچه (در برابر: درون دریاچه hypolimnion)

(جغرافی و زیست شناسی) رودریاچه (در برابر: درون دریاچه hypolimnion)

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی