انگلیسی به فارسی

epipterygoid

epipubes

epipubic

epirhizous

epirogeny

epirot

epirote

epirotic

epirotulian

epirrhematic

epirrheme

<hr> (یونان کهن) اپیروس (نام شاه نشینی که در شمال غربی یونان امروزی قرار داشت)

(یونان کهن) اپیروس (نام شاه نشینی که در شمال غربی یونان امروزی قرار داشت)

epirus

epis or episc

episarcine

episarkine

episcenia

episcenium

episcia

episcias

episclera

episcleral

episcopable

episcopacies

<hr> معنی : مقام اسقفی، قلمرو اسقفی، پیروی از کلیسای اسقفی <hr> معانی دیگر : (نوعی سازمان کلیسایی که بر اصل حکومت و سروری اسقف ها استوار است) سازمان اسقفی

معنی : مقام اسقفی، قلمرو اسقفی، پیروی از کلیسای اسقفی معانی دیگر : (نوعی سازمان کلیسایی که بر اصل حکومت و سروری اسقف ها استوار است) سازمان اسقفی

episcopacy

<hr> معنی : مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت <hr> معانی دیگر : وابسته به نظام اسقفی، اسقفی

معنی : مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت معانی دیگر : وابسته به نظام اسقفی، اسقفی

episcopal

<hr> معنی : پیرو کلیسای اسقفی <hr> معانی دیگر : (دارای سازمان اسقفی) اسقفی، اسقف گرایانه، وابسته به اسقف سالاری، (حرف بزرگ) کلیسای اپیسکوپال، کلیسای اسقفی، انگلیکان

معنی : پیرو کلیسای اسقفی معانی دیگر : (دارای سازمان اسقفی) اسقفی، اسقف گرایانه، وابسته به اسقف سالاری، (حرف بزرگ) کلیسای اپیسکوپال، کلیسای اسقفی، انگلیکان

episcopalian

episcopalianism

episcopalianize

episcopalians

episcopalism

episcopality

episcopant

episcoparian

<hr> (مقام و طول تصدی اسقف) دوران اسقفی، مقام اسقفی، اسقفی، قلمرو اسقف

(مقام و طول تصدی اسقف) دوران اسقفی، مقام اسقفی، اسقفی، قلمرو اسقف

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی