انگلیسی به فارسی

gabbroitic

<hr> پرحرف، وراج، یاوه گوی، زیاده سخن، زیاده سخن a gabby colleague یک همکار روده دراز

پرحرف، وراج، یاوه گوی، زیاده سخن، زیاده سخن a gabby colleague یک همکار روده دراز

gabby

gabeler

<hr> (فرانسه ی پیش از انقلاب) مالیات نمک، مالیات نمک، تحدید

(فرانسه ی پیش از انقلاب) مالیات نمک، مالیات نمک، تحدید

gabelle

gabelleman

gabeller

gabelles

<hr> معنی : پوشش، لباس، جبه، ردای بلند، گاباردین <hr> معانی دیگر : کت گشاد (از پارچه ی زبر - به ویژه مرسوم در میان یهودیان قرون وسطی)

معنی : پوشش، لباس، جبه، ردای بلند، گاباردین معانی دیگر : کت گشاد (از پارچه ی زبر - به ویژه مرسوم در میان یهودیان قرون وسطی)

gaberdine

gaberdines

gaberloonie

gaberlunzie

gabert

<hr> جلسه ی محاوره، گردهمایی غیر رسمی برای گپ زدن، تجمع غیر رسمی جهت گفتگوهای عمومی، محاوره طولانی ومفصل

جلسه ی محاوره، گردهمایی غیر رسمی برای گپ زدن، تجمع غیر رسمی جهت گفتگوهای عمومی، محاوره طولانی ومفصل

gabfest

gabgab

gabi

gabies

<hr> سبد استوانه ای شکل (که در قدیم آن را از خاک یا ریگ پر می کردند و در ساختن استحکامات از آن استفاده می کردند)، سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند

سبد استوانه ای شکل (که در قدیم آن را از خاک یا ریگ پر می کردند و در ساختن استحکامات از آن استفاده می کردند)، سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند

gabion

gabionage

gabions

gablatores

<hr> معنی : سه گوشی کنار شیروانی، دیوار کناری <hr> معانی دیگر : سه گوشی دیوار (زیر شیروانی)، سه گوشی ساختمان (شامل شیروانی و دیوار سه گوش و فضای درون آن)، دیوار زیر شیروانی، دیوار عقب ساختمان، (معماری) آرایش سه گوش بالای در یا پنجره، جناغی، سنتوری، لچکی، کلارک گیبل (هنرپیشه ی آمریکایی سینما)

معنی : سه گوشی کنار شیروانی، دیوار کناری معانی دیگر : سه گوشی دیوار (زیر شیروانی)، سه گوشی ساختمان (شامل شیروانی و دیوار سه گوش و فضای درون آن)، دیوار زیر شیروانی، دیوار عقب ساختمان، (معماری) آرایش سه گوش بالای در یا پنجره، جناغی، سنتوری، لچکی، کلارک گیبل (هنرپیشه ی آمریکایی سینما)

gable

gable end

<hr> معنی : شیروانی، پشت بام شیروانی دار <hr> معانی دیگر : بام شیروانی

معنی : شیروانی، پشت بام شیروانی دار معانی دیگر : بام شیروانی

gable roof

gable wall

gable window

gableboard

<hr> معنی : دارای ارایش سه گوش <hr> معانی دیگر : دارای ارایش سه گوش در ساختمان

معنی : دارای ارایش سه گوش معانی دیگر : دارای ارایش سه گوش در ساختمان

gabled

gableended

gablelike

gabler

gables

gablet

gablewindowed

gablewise

gabling

gablock

gabo

<hr> کشور گابن (واقع در غرب افریقا - سابقا متعلق به فرانسه بود)

کشور گابن (واقع در غرب افریقا - سابقا متعلق به فرانسه بود)

gabon

gaboon

gaboon viper

gaboons

<hr> گابورون (پایتخت کشور افریقایی بوتسوانا)

گابورون (پایتخت کشور افریقایی بوتسوانا)

gaborone

<hr> معنی : سروش، جبرئیل <hr> معانی دیگر : اسم خاص مذکر

واژه های حرف "g" - انگلیسی به فارسی