انگلیسی به فارسی

hepatomegaly

hepatomelanosis

hepatonephric

hepatopancreas

hepatopathy

hepatopexia

hepatophlebitis

hepatophyma

hepatopneumonic

hepatoptosia

hepatoptosis

hepatorenal

hepatorrhagia

hepatorrhaphy

hepatorrhea

hepatorrhexis

hepatorrhoea

<hr> جگربینی، معاینه کبد، غیبگویی بادیدن جگر

جگربینی، معاینه کبد، غیبگویی بادیدن جگر

hepatoscopy

hepatostomy

hepatotomy

hepatotoxemia

hepatotoxin

<hr> کاترین هپورن (هنرپیشه ی آمریکایی)

کاترین هپورن (هنرپیشه ی آمریکایی)

hepburn

<hr> (قدیمی - خودمانی - امریکا) دوستدار موسیقی جاز

(قدیمی - خودمانی - امریکا) دوستدار موسیقی جاز

hepcat

hepcats

hephaesteum

hephaestian

hephaestic

<hr> (اسطوره ی یونان) هفستوس (خدای آتش و آهنگری که رومی ها به او ولکان vulcan می گفتند)، افسانه یونان خدای اتش وفلز کاری

(اسطوره ی یونان) هفستوس (خدای آتش و آهنگری که رومی ها به او ولکان vulcan می گفتند)، افسانه یونان خدای اتش وفلز کاری

hephaestus

hephthemimeral

hepialid

hepialidae

hepialus

hepped up

heppen

hepper

<hr> (سبک مبل و صندلی) دارای قوس و انحنا

(سبک مبل و صندلی) دارای قوس و انحنا

hepplewhite

<hr> hepta پیشوندی بمعنی هفت

hept

<hr> پیشوند:، هفت [heptagon]، hept پیشوندی بمعنی هفت

پیشوند:، هفت [heptagon]، hept پیشوندی بمعنی هفت

hepta

hepta-

heptacapsular

heptace

<hr> (شیمی) هپتاکلر (c10h7cl7 که سابقا به عنوان حشره کش به کار می رفت)

(شیمی) هپتاکلر (c10h7cl7 که سابقا به عنوان حشره کش به کار می رفت)

heptachlor

heptachord

heptachronous

heptacolic

<hr> گروه هفت تایی، دسته ی هفت نفری، هفت عدد، هفت چیز، هفتگانه، سبعه، هفت نت، هفت بنیانی

گروه هفت تایی، دسته ی هفت نفری، هفت عدد، هفت چیز، هفتگانه، سبعه، هفت نت، هفت بنیانی

واژه های حرف "h" - انگلیسی به فارسی