انگلیسی به فارسی

<hr> داراى شکل سنگ یا ساختمان سنگى

داراى شکل سنگ یا ساختمان سنگى

lithoidal

lithoidite

lithoing

lithol

litholabe

litholapaxy

litholatrous

litholatry

lithologic

lithological

lithologist

<hr> معنی : سنگ شناسی، صخره شناسی <hr> معانی دیگر : سنگ شناسی، صخره شناسی

معنی : سنگ شناسی، صخره شناسی معانی دیگر : سنگ شناسی، صخره شناسی

lithology

litholysis

litholytic

lithomancer

lithomancy

lithomantic

lithomarge

<hr> (اجسام شناور در جو به استثنای یخ) هواشهاب

(اجسام شناور در جو به استثنای یخ) هواشهاب

lithometeor

lithometer

lithonephria

lithonephrotomy

lithontriptic

lithontriptist

lithontriptor

lithopaedion

lithopaedium

lithophagous

lithophane

lithophanic

lithophany

lithophile

lithophilous

<hr> اسباب کشف ریگ درابدان

lithophone

lithophotography

lithophotogravure

lithophthisis

lithophyl

lithophyll

lithophyllous

lithophysa

lithophysae

lithophysal

<hr> معنی : گیاه سنگ زی، مرجان اهکی <hr> معانی دیگر : (گیاهی که برسنگ می روید) سنگ زی، سنگ رست

معنی : گیاه سنگ زی، مرجان اهکی معانی دیگر : (گیاهی که برسنگ می روید) سنگ زی، سنگ رست

واژه های حرف "l" - انگلیسی به فارسی