انگلیسی به فارسی

ulto

ultonian

<hr> معنی : افراطی، ماورای، خیلی متعصب <hr> معانی دیگر : مفرط، زیاده، فرابود، پیشوند:، در آن سو، در ماورا، فرا - [ultramundane]، مافوق، n : پیشوندیست بمعنی ' ماورا' وماورا فضا' و ماورا حدودو ثغور' و برتراز' و'مافوق 'و 'فرا'

معنی : افراطی، ماورای، خیلی متعصب معانی دیگر : مفرط، زیاده، فرابود، پیشوند:، در آن سو، در ماورا، فرا - [ultramundane]، مافوق، n : پیشوندیست بمعنی ' ماورا' وماورا فضا' و ماورا حدودو ثغور' و برتراز' و'مافوق 'و 'فرا'

ultra

ultra conservative

<hr> (حقوق) خارج از اختیارات قانونی و قدرت شخص یا موسسه، خارج از حدود اختیارات قانونی، بسیار عالی مقام

(حقوق) خارج از اختیارات قانونی و قدرت شخص یا موسسه، خارج از حدود اختیارات قانونی، بسیار عالی مقام

ultra vires

ultra-

ultrabasic

ultrabelieving

ultrabenevolent

ultrabrachycephalic

ultrabrachycephaly

ultrabrilliant

ultracentenarian

ultracentenarianism

ultracentralizer

ultracentrifugal

ultracentrifugally

<hr> (دستگاه میان گریز بسیار دقیق و تندکار) فرا میان گریز، فرامیان گریزگر، فرامیانگریزگر با فرامیانگریزگر از هم جدا کردن و سنجیدن

(دستگاه میان گریز بسیار دقیق و تندکار) فرا میان گریز، فرامیان گریزگر، فرامیانگریزگر با فرامیانگریزگر از هم جدا کردن و سنجیدن

ultracentrifuge

ultracentrifuged

ultraceremonious

ultracivil

ultracomplex

ultraconcomitant

ultraconfident

ultraconscientious

ultraconservatism

<hr> معنی : خیلی محتاط، بیش از حد محافظه کار <hr> معانی دیگر : محافظه کار دو آتشه، باسپاد افراطی

معنی : خیلی محتاط، بیش از حد محافظه کار معانی دیگر : محافظه کار دو آتشه، باسپاد افراطی

واژه های حرف "u" - انگلیسی به فارسی