انگلیسی به فارسی

ultramaximal

ultrametamorphism

ultramicro

ultramicrobe

ultramicrochemical

ultramicrochemistry

ultramicrometer

ultramicron

<hr> میکروسکپ بسیار دقیق، فراریز نما

میکروسکپ بسیار دقیق، فراریز نما

ultramicroscope

<hr> وابسته به فراریز نما، وابسته به میکروسکپ های بسیار دقیق، بسیار کوچک

وابسته به فراریز نما، وابسته به میکروسکپ های بسیار دقیق، بسیار کوچک

ultramicroscopic

ultramicroscopically

ultramicroscopy

ultramicrotome

ultraminute

<hr> معنی : متجدد، خیلی جدید، فرانو، بسیار تازه <hr> معانی دیگر : بسیار مدرن، فرانوین

معنی : متجدد، خیلی جدید، فرانو، بسیار تازه معانی دیگر : بسیار مدرن، فرانوین

ultramodern

ultramodernism

ultramodernist

ultramodest

<hr> معنی : تفوق مطلق پاپ <hr> معانی دیگر : در آن سوی کوه های آلپ، فرا آلپ، فراکوه، وابسته به این باور: پاپ آخرین مرجع و غیر جایزالخطا است، وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند

معنی : تفوق مطلق پاپ معانی دیگر : در آن سوی کوه های آلپ، فرا آلپ، فراکوه، وابسته به این باور: پاپ آخرین مرجع و غیر جایزالخطا است، وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند

ultramontane

ultramontanism

ultramontanist

ultramulish

<hr> معنی : عقبایی، فراجهانی، ماورا جهان، ماوراگیتی، ماورا منظومه شمسی <hr> معانی دیگر : (وابسته به آنچه که خارج از کره ی زمین و منظومه ی شمسی قرار دارد) فرا جهانی، فراخورشیدی

معنی : عقبایی، فراجهانی، ماورا جهان، ماوراگیتی، ماورا منظومه شمسی معانی دیگر : (وابسته به آنچه که خارج از کره ی زمین و منظومه ی شمسی قرار دارد) فرا جهانی، فراخورشیدی

واژه های حرف "u" - انگلیسی به فارسی