انگلیسی به فارسی

yamstchik

yamulkas

yamun

yamuns

yanacona

yanan

yander

<hr> (فلسفه ی چینی - نیروی فعال و مذکر کاینات که با yin جفت است) یانگ

(فلسفه ی چینی - نیروی فعال و مذکر کاینات که با yin جفت است) یانگ

yang

<hr> بندر یانگون (در جنوب برمه یا میانمار)

بندر یانگون (در جنوب برمه یا میانمار)

yangon

yangs

yangtao

<hr> معنی : امریکایی، تشنج، ضربهناگهانی و شدید، تکان شدید و سخت، سرباز شمالی امریکا، زود کشیدن، تکان تند دادن <hr> معانی دیگر : (عامیانه)، ناگهان کشیدن، وازدن، لاندن، کندیدن، رجوع شود به: yankee، yankee ضربه ناگهانی و شدید

معنی : امریکایی، تشنج، ضربهناگهانی و شدید، تکان شدید و سخت، سرباز شمالی امریکا، زود کشیدن، تکان تند دادن معانی دیگر : (عامیانه)، ناگهان کشیدن، وازدن، لاندن، کندیدن، رجوع شود به: yankee، yankee ضربه ناگهانی و شدید

yank

yanked

<hr> معنی : سرباز شمالی امریکا، امریکایی <hr> معانی دیگر : اهل شمال خاوری ایالات متحده (به ویژه از نظر مردم ایالات جنوبی)، (جنگ های داخلی امریکا) سرباز دولت فدرال، سرباز شمالی، (کمی زننده) امریکایی، شهروند ایالات متحده، یانکی، yank ضربه ناگهانی و شدید، تکان شدیدوسخت، تشنج، زودکشیدن، تکان تنددادن

معنی : سرباز شمالی امریکا، امریکایی معانی دیگر : اهل شمال خاوری ایالات متحده (به ویژه از نظر مردم ایالات جنوبی)، (جنگ های داخلی امریکا) سرباز دولت فدرال، سرباز شمالی، (کمی زننده) امریکایی، شهروند ایالات متحده، یانکی، yank ضربه ناگهانی و شدید، تکان شدیدوسخت، تشنج، زودکشیدن، تکان تنددادن

yankee

<hr> سرود یانکی دودل (که از دوران انقلاب تا کنون در امریکا محبوب بوده است)، سرباز شمالی امریکا در جنگ داخلی

سرود یانکی دودل (که از دوران انقلاب تا کنون در امریکا محبوب بوده است)، سرباز شمالی امریکا در جنگ داخلی

yankee doodle

yankeedom

<hr> خصوصیات امریکایی، یانکی گری

خصوصیات امریکایی، یانکی گری

yankeeism

yankeeland

yankeeness

yanker

yanking

yanks

yankton

yanktonai

yanky

yannam

yanolite

yanquapin

yanqui

yanquis

yantra

yantras

yaoort

yaoundé

yaourt

yaourti

<hr> معنی : حرف، سگ بد اصل، زوزه، صدای تند و تیز، عوعو کردن، زوزه کشیدن <hr> معانی دیگر : واق واق کردن، واق زدن، زر زدن، وراجی کردن، (مانند صدای توله سگ) واق، یاپ، چرت و پرت، یاوه سرایی، زر زر، (خودمانی) آدم رذل، ش سگ زوزه کش، سخن

معنی : حرف، سگ بد اصل، زوزه، صدای تند و تیز، عوعو کردن، زوزه کشیدن معانی دیگر : واق واق کردن، واق زدن، زر زدن، وراجی کردن، (مانند صدای توله سگ) واق، یاپ، چرت و پرت، یاوه سرایی، زر زر، (خودمانی) آدم رذل، ش سگ زوزه کش، سخن

واژه های حرف "y" - انگلیسی به فارسی