صنعت فیلم

صنعت فیلم مسیحی

صنعت ماشین الات

صنعت ماهیگیری

صنعت ماهیگیری بر پایه کشور

صنعت معنویت

صنعت مهمان نوازی

صنعت موبایل در ایالات متحده امریکا

صنعت موسیقی

صنعت نساجی

صنعت نشر

صنعت نشر و چاپ در چین

صنعت نفت

صنعت نفت ایران

صنعت نفت جمهوری اذربایجان

صنعت نفت روسیه

صنعت نفت عربستان سعودی

صنعت نفت و گاز هندوستان

صنعت نفت کویت

صنعت های پنج گانه

صنعت هواگرد

صنعت هولوکاست

صنعت ورزش

صنعت پوشاک در ایران باستان

صنعت چاپ ارمنی

صنعت چسب سازی

صنعت کاغذ و خمیرکاغذ

صنعت گل

صنعت گوشت

<hr> مترادف صنعتگر : استاد، پیشه ور، تکنیسین، صانع، صنعت کار <hr> برابر پارسی : پیشه ور، دست ورز، ورزی

مترادف صنعتگر : استاد، پیشه ور، تکنیسین، صانع، صنعت کار برابر پارسی : پیشه ور، دست ورز، ورزی

صنعتگر

صنعتگری

<hr> برابر پارسی : فَیاواری، هنروری، کاری، ساختاری

برابر پارسی : فَیاواری، هنروری، کاری، ساختاری

صنعتی

صنعتی زاده

صنعتی سازی

صنعتی سازی جایگزین واردات

<hr> مترادف صنف : جنس، نوع، رسته، سنخ، طبقه، فرقه، قسم، پیشه، حرفه، دسته، رده، کلاس، گونه <hr> برابر پارسی : رسته، گروه، رشته، بخش

مترادف صنف : جنس، نوع، رسته، سنخ، طبقه، فرقه، قسم، پیشه، حرفه، دسته، رده، کلاس، گونه برابر پارسی : رسته، گروه، رشته، بخش

صنف

<hr> مترادف صنم : الهه، بت، شمن، دلبر، نگار <hr> برابر پارسی : بت، دلبر، دلدار، شمن، نگار

مترادف صنم : الهه، بت، شمن، دلبر، نگار برابر پارسی : بت، دلبر، دلدار، شمن، نگار

صنم

صنم نافع

صنم پاشا

صنم چلیک

صنهاجه

<hr> مترادف صنوبر : کاج، ناژ <hr> برابر پارسی : سنابر، سروناز، شادرخت

مترادف صنوبر : کاج، ناژ برابر پارسی : سنابر، سروناز، شادرخت

واژه های حرف "ص" - دانشنامه عمومی