طب اخلاطی

طب اورژانس

طب جنسی

طب جو

طب روح

طب سنتی

طب سنتی ایرانی

طب سنتی چین

طب سوزنی

طب فشاری

طب ملکی

طب کار

طباطبائی

طباطبایی قمی

طباف

طبجو

طبخ بن ماری

<hr> مترادف طبر : شمشاد

طبر

طبرانی

طبرجا

طبرستان

طبرستان در زمان صفویان

طبرق

طبرقه

طبره علیا

<hr> مترادف طبری : مازندرانی، منسوب به طبرستان

مترادف طبری : مازندرانی، منسوب به طبرستان

طبری

طبریجان

طبس

طبس مسینا

طبسین بالا

طبسین پائین

طبع پر شور

<hr> مترادف طبق : برابر، حسب، مطابق، موافق، موجب، وفق | سینی، سینی گرد بزرگ، برگ، ورق، تا، لنگه، لنگه در، گروه، فوج، جماعت، اندام تناسلی زن <hr> برابر پارسی : بر پایه، برابر، برپایه، تال، تبک، ترینان، سبد

مترادف طبق : برابر، حسب، مطابق، موافق، موجب، وفق | سینی، سینی گرد بزرگ، برگ، ورق، تا، لنگه، لنگه در، گروه، فوج، جماعت، اندام تناسلی زن برابر پارسی : بر پایه، برابر، برپایه، تال، تبک، ترینان، سبد

طبق

طبق ده

طبق زنی

طبق سر

طبق عادت همیشگی

طبقات اجتماعی دوران ساسانی

طبقات اعلام الشیعه

طبقات الصوفیه

طبقات الکبری

طبقات ناصری

طبقلو

<hr> مترادف طبقه : اشکوبه، اشکوب، خن، رده، زمره، صف، کلاس، گونه، رسته، سنخ، صنف، فرقه، گروه، پوسته، چینه، قشر، لایه، مرتبت، مرتبه، پایه، درجه، دستگاه موسیقی <hr> برابر پارسی : لایه، رده، اشکوب، رسته، آشکوب

مترادف طبقه : اشکوبه، اشکوب، خن، رده، زمره، صف، کلاس، گونه، رسته، سنخ، صنف، فرقه، گروه، پوسته، چینه، قشر، لایه، مرتبت، مرتبه، پایه، درجه، دستگاه موسیقی برابر پارسی : لایه، رده، اشکوب، رسته، آشکوب

واژه های حرف "ط" - دانشنامه عمومی