پارومحله منگلاب

پارون

پارون ارکانزاس

پارونا

پاروناک زلویان

پاروناک فروخان

پارونتس

پارونگ

پاروو استلار

پارووان یوتا

پاروومای

پاروویروس

پاروپامیز

پاروپایان

پاروکستین

پاروی برف روبی

پاروی بی قایق

پارویر سواک

پارویر سواک ارمنستان

پارپارو

پارپاروئیه

پارپکای

پارپی

<hr> مترادف پارچ : آبخوری، تنگ، گیلاس، لیوان

مترادف پارچ : آبخوری، تنگ، گیلاس، لیوان

پارچ

پارچقلی

پارچمنت میشیگان

پارچنگ

<hr> مترادف پارچه : قماش، منسوج، پاره، تکه، قطعه، لخت

مترادف پارچه : قماش، منسوج، پاره، تکه، قطعه، لخت

پارچه

پارچه بافتنی

پارچه بلوط

پارچه خلج

پارچه فروشی

پارچه قشلاق

پارچه لیوسل

پارچه محبوب من

پارچه کتانی

پارچووتسه

پارچووتسی

پارچی

پارچین

پارچینس

<hr> مترادف پارک : باغ، باغ ملی، تفرجگاه، گردشگاه، ایستگاه، توقفگاه <hr> برابر پارسی : بوستان، گردشگاه، باغ بزرگ، پردیز، نگاه داشتن خودرو، ایستاندن خودرو، باغ

مترادف پارک : باغ، باغ ملی، تفرجگاه، گردشگاه، ایستگاه، توقفگاه برابر پارسی : بوستان، گردشگاه، باغ بزرگ، پردیز، نگاه داشتن خودرو، ایستاندن خودرو، باغ

واژه های حرف "پ" - دانشنامه عمومی