صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ب" - فارسی به انگلیسی
با دقت و تانی
با دل مردگی
با دل و جان
با دلاوری
با دلباختگی
با دلتنگی
با دلخوری
با دلربائی
با دلرحمی
با دلسوزی
با دلشادی
با دلپذیری
با دلیری
با دلیل
با دم زدن (نهنگ یا ماهی بزرگ و غیره)
با دندان قطعه قطعه بریدن و جویدن
با دندانهای نمایان
با دنده خلاص حرکت کردن
با دنگ وفنگ
با دهان باز
با دهان باز خیره شدن
با دهان بسته گفتن
با دو دست
با دو دلی
با دو رویی
با دوام
با دودلی
با دورویی
با دکمه های گشوده
با دیانت
با دیده حقارت نگریستن
با دیرفهمی
با دیرک نگهداشتن
با دیوانگی
با دیوسیرتی
با ذوق
با ذکاوت
با ذکر نام
با راحت ترین وسایل
با راحتی
با راستگویی
با ران های برهنه
با راندمان
با راه آهن حمل کردن
با راه رفتن
با رای تعیین کردن
با رخوت
با ردا پوشاندن
بیشتر