صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ب" - فارسی به انگلیسی
با نزاکت
با نزاکت و ادب
با نشاط
با نشاط و حرارت (موسیقی)
با نشان تیک مشخص کردن
با نظر موافق نگریستن
با نعره زدن خود را ... کردن
با نفهمی
با نفوذ
با نفوذ (خودمانی)
با نفوذ (عامیانه)
با نق نق
با نقره روکش کردن
با نقش برجسته تزیین کردن
با نقشه نشان دادن
با نقطه مشخص کردن
با نمایندگان ارتباط برقرار کردن و تبلیغ کردن
با نمودار
با نمودار نشان دادن
با نمودارنشان دادن
با نمونه نشان دادن
با نمک
با نوآوری
با نوار محکم کردن
با نوارچسب پلاستیکی بستن
با نوارچسب پلاستیکی چسباندن
با نور زننده
با نور پایین (اتومبیل)
با نومیدی
با نوک پا راه رفتن
با نکته بینی
با نگاه خیره
با نگرانی
با نیت خوب
با نیرنگ
با نیرومندی
با نیروی بخار حرکت کردن
با نیزه ماهی گرفتن
با هارت و پورت
با هدف گیری از نزدیک
با هرج و مرج
با هرزگی
با هزینه کم
با هشیاری
با هلهله
با هلی کوپتر بردن
با هلی کوپتر رفتن
با هم
بیشتر