صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ت" - فارسی به انگلیسی
تو پیچیده (زیست شناسی)
تو چشم خور
تو کردن
تو کردن با فشار
تو کشیدن
تو کشیدنی
تو کشیده شدن
تو گذاشتن
تو گذاشته به سوی بالا (چیز)
تو گذاشتگی
تو گرفتن
تو گوشی زدن
تواب
توابع
توابل
تواتر
تواترا
توارث
تواری
تواریخ
توازن
توازن (آواشناسی)
توازن و تناسب اجزا
توازی
تواضع
تواضع بیش از حد کردن
تواضع و احترام
تواضع و ادب
تواضع کردن
توافق
توافق جمعی
توافق جوانمردانه
توافق داشتن
توافق شده
توافق قبل از محاکمه (حقوق)
توافق موقت
توافق نامه
توافق نکردن
توافق و تناسب
توافق کامل
توافق کردن
توافق کردن طرفین دعوی پیش از محاکمه (حقوق)
توافقنامه
توافقنامه صلح
توالت
توالت (آرایش)
توالت (خودمانی)
توالت (عامیانه)
بیشتر