صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ح" - فارسی به انگلیسی
ح
حائز
حائز اهمیت
حائز مقامی شدن
حاتم
حاج
حاجات
حاجب
حاجب ماورا
حاجت
حاجت برآور
حاجت روا
حاجتمند
حاجز
حاجزی
حاجی
حاجی ترخان
حاجی فیروز
حاد
حاد (درد)
حاد (زاویه یا خمیدگی)
حاد (موضوع و داستان و خبر)
حاد (پزشکی)
حاد بودن
حاد کردن
حادتر
حادث
حادث شدن
حادثه
حاده
حاده (هندسه)
حادی
حاذق
حار
حارس
حاره
حاره ای
حازم
حاسد
حاش لله
حاشا
حاشا کردن
حاشاپذیر
حاشاکننده
حاشاگر
حاشیه
حاشیه ای
حاشیه بادبان
بیشتر