صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "خ" - فارسی به انگلیسی
خادم کلیسا (پسر بچه یا مرد)
خادمه
خادمه دربار سلطنتی
خار
خار انداز
خار انداز (جانور شناسی)
خار بته
خار زدن
خار غلتان
خار فلزی
خار و دنده
خار پولوس
خار کردن
خارا
خاراندن
خاراگوش
خاراگوش (گیاه شناسی)
خارایی
خاربست
خاربن
خاربن (گیاه شناسی)
خارتوت
خارج
خارج از
خارج از انتظار
خارج از برنامه
خارج از جای تعیین شده
خارج از جای سرپوشیده
خارج از حد
خارج از خیابان اصلی
خارج از دادگاه (حقوق)
خارج از دسترس قانون
خارج از ذهن و مغز انسان
خارج از زمین بازی (ورزش)
خارج از زناشویی
خارج از صف
خارج از صلاحیت دادگاه (حقوق)
خارج از ضرب
خارج از فصل توریستی (کرایه هتل و هواپیما)
خارج از فصل خود
خارج از فهم بشر
خارج از قوه بیان انسان
خارج از قوه تعقل
خارج از قوه تفکر و تصور
خارج از محدوده قانون
خارج از مرکز
خارج از مرکز (مکانیک)
خارج از مرکز(مکانیک)
بیشتر