صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "د" - فارسی به انگلیسی
دارای بادام خلال شده (آشپزی)
دارای بادبان های چهار گوش (کشتی)
دارای بار
دارای بار برقی کردن
دارای بار سنگین
دارای بازار داغ
دارای بازتاب شرطی
دارای بازتاب شرطی کردن
دارای بافت سبدی
دارای بال کردن
دارای باله
دارای بخش های الکترونی
دارای بدن نرمش دار
دارای بدن کردن
دارای برتری بر دیگری
دارای برج و بارو
دارای برجستگی کوچک کردن
دارای برد کمتر از یک دور کره زمین (هوانوردی - فضانوردی)
دارای برق منفی (الکترونیک)
دارای برق منفی(الکترونیک)
دارای برون نمای واضح و متناسب
دارای برگ های خوراکی
دارای برگ های پهن
دارای بریدگی کردن
دارای بستگی کردن
دارای بندان کردن
دارای بهترین تسهیلات
دارای بو ی نعناع
دارای بوی بخصوص
دارای بوی تند
دارای بوی نا
دارای بیش از پنجاه درصد آرا
دارای بیشترین احتمال بردن در انتخابات
دارای بینی کوتاه و رو به بالا
دارای تاثیر بد
دارای تاج برگ غار برای بزرگداشت
دارای تاخیر
دارای تاخیر در پرداخت
دارای تارهای درآورده شده (راکت تنیس
دارای تارهای شل (راکت تنیس
دارای تازگی
دارای تاق ضربی
دارای تاق قوسی کردن
دارای تاق منحنی کردن
دارای تاق نیم دایره
دارای تاولچه
دارای تب
دارای تبحر
بیشتر